عنوان مقاله :
تاثير درمان شناختي مبتني بر ذهنآگاهي بر كنشهاي اجرايي مغز و يادگيري هيجاني اجتماعي دانشآموزان مبتلا به اختلال نافرماني مقابلهاي
عنوان به زبان ديگر :
The Effect of Mindfulness-based Cognitive Therapy on Executive Functioning and Social Emotional Learning in Students with Oppositional Defiant Disorder
پديد آورندگان :
واحدي، شهرام دانشگاه تبريز -دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي , ميرنسب، ميرمحمود دانشگاه تبريز -دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي , فتحي آذر، اسكندر دانشگاه تبريز -دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي , دامغاني ميرمحله، معصومه دانشگاه تبريز -دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي
كليدواژه :
ذهنآگاهي , كنشهاي اجرايي مغز , يادگيري هيجاني- اجتماعي , اختلال نافرماني مقابلهاي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: با توجه به مشكلات كودكان با اختلال نافرماني مقابلهاي در يادگيري و كنشهاي اجرايي، هدف از اجراي اين پژوهش بررسي درمان شناختي مبتني بر ذهنآگاهي بر كنشهاي اجرايي و يادگيري هيجاني اجتماعي دانشآموزان مبتلا به اختلال نافرماني مقابلهاي بود.
روش: روش پژوهش از نوع نيمهآزمايشي با طرح پيشآزمون و پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماري شامل تمامي دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال نافرماني مقابلهاي 15-11 سال شهر گرگان در سال 1396 بود كه از بين آنها 30 نفر با استفاده از روش نمونهگيري خوشهاي تصادفي دومرحلهاي انتخاب و سپس در 2 گروه آزمايش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفي جايدهي شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههاي نشانههاي مرضي كودك گادو و اسپرافكين (1994)، پرسشنامه يادگيري هيجاني- اجتماعي(كرين و همكاران، 2009)، و پرسشنامه عصب-روانشناختي(كوليدج، 2002) بود. آزمودنيهاي گروه آزمايش در 8 جلسه 120 دقيقهاي بهصورت گروهي تحت آموزش قرار گرفتند. دادهها بعد از اتمام جلسات با استفاده از آزمون تحليل كواريانس تحليل شد.يافتهها: نتايج نشان داد كه درمان شناختي مبتني بر ذهنآگاهي بر مولفههاي كنشهاي اجرايي مغز شامل تصميمگيري، سازماندهي، و نابازداري؛ و همچنين برمولفههاي يادگيري هيجاني- اجتماعي شامل ساماندهي تكليف، روابط همسالان، و خودتنظيمي در افراد مبتلا به اختلال نافرماني مقابلهاي موثر است (0/001p>). نتيجهگيري: بر اساس نتايج پژوهش حاضر ميتوان گفت از آنجا كه بخش عمدهاي از افراد مبتلا به اختلال نافرماني در كنشهاي اجرايي دچار نارسايي هستند بنابراين آموزش ذهنآگاهي ميتواند به عنوان يكي از شيوه هاي مكمل ديگر روشهاي درمان در اين افراد به كار رود.
چكيده لاتين :
Background and Purpose: Regarding the problems of children with oppositional defiant disorder in learning and executive functions, the purpose of this study was to the effect of mindfulness-based cognitive therapy on executive functioning and social emotional learning in students with oppositional defiant disorder.
Method: The research method is a semi-experimental with pre-test and post-test with control group. The statistical population consisted of all male students with oppositional defiant disorder aged 11-15 year-old in Gorgan city in 2017, 30 of them were selected using randomized two-step cluster sampling method and then randomly placed in two experimental and control groups (15 students in each group). The research tool includes the child health inventory (CSI-4) Parent Form (Gadow & Sprafkin, 1994), social-emotional learning questionnaire (Crane et al., 2009), and neuropsychological questionnaire (Koolidge, 2002). The experimental group was trained in 8 sessions of 120 minutes in group. Data were analyzed by covariance analysis after the end of the sessions.
Results: The results showed that mindfulness-based cognitive therapy is effective on the components of executive functioning, including decision making, organization and lack in inhibition, and also on social-emotional learning components, including organizing task, peer relationships and self-regulation in students with oppositional defiant disorder (p<0/001).
Conclusion: Based on the results of this study, it can be concluded that since the majority of people with oppositional defiant disorder have deficiency in executive functions, mindfulness education can be used as one of the complementary methods of treatment in these individuals.
عنوان نشريه :
سلامت روان كودك
عنوان نشريه :
سلامت روان كودك