عنوان مقاله :
مقايسه آسيب رواني و ويژگيهاي شخصيتي در مادران سه گروه كودكان مبتلا به اختلالات اضطرابي، اختلال وسواسي جبري و گروه بهنجار
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of Psychopathology and Personality Traits in Three Groups of Mothers of Children With Anxiety Disorders, Obsessive-Compulsive Disorder and Healthy Group
پديد آورندگان :
سهراب زاده فرد، امين دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني ايران -دانشكده علوم رفتاري و سلامت روان (انستيتو روانپزشكي تهران) - مركز تحقيقات بهداشت روان - گروه روانشناسي باليني، تهران، ايران , حكيم شوشتري، ميترا دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني ايران -دانشكده علوم رفتاري و سلامت روان (انستيتو روانپزشكي تهران) - مركز تحقيقات بهداشت روان - گروه روانشناسي باليني، تهران، ايران , علي بابا، سحر دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني ايران -دانشكده علوم رفتاري و سلامت روان (انستيتو روانپزشكي تهران) - مركز تحقيقات بهداشت روان - گروه روانشناسي باليني، تهران، ايران
كليدواژه :
شخصيت مادران , آسيب رواني مادران , اختلال وسواسي جبري , اختلالات اضطرابي , كودكان
چكيده فارسي :
اهداف پژوهش حاضر با هدف مقايسه صفات شخصيتي و آسيب رواني در مادران سه گروه كودكان مبتلا به اختلالات اضطرابي، اختلال وسواسيجبري و گروه بهنجار انجام شد.
مواد و روش ها طرح پژوهش حاضر توصيفي و علّيمقايسه اي و از نوع مقطعي بود. شركتكنندگان در اين پژوهش 93 نفر از مادران (35 نفر گروه اضطرابي ، 27 نفر گروه وسواسي و 31 نفر گروه بهنجار) بودندكه به روش نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند. براي اندازهگيري متغيرها از مصاحبه باليني ساختارمند (SCID-I) و پرسشنامه شخصيتي نئو فرم كوتاه (NEO-FFI-60) استفاده شد. دادهها با روش آزمون تحليل واريانس چندمتغيره و آزمون كروسكال واليس با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه20 تحليل شدند.
يافته ها نتايج پژوهش نشان داد بين مادران سه گروه كودكان بهنجار، گروه وسواس و گروه اضطرابي از لحاظ آسيب رواني تفاوت معناداري (0/001>P) وجود دارد. آسيب رواني در مادران گروه اضطرابي و وسواس به طور قابل توجهي بيشتر از گروه بهنجار است. نتايج تحليل واريانس چندمتغيره نشان داد بين سه گروه مادران در متغيرهاي روانرنجورخويي، برونگرايي و گشودگي به تجربه تفاوت معنيداري وجود دارد. نتايج آزمون تعقيبي شفه نيز نشان داد بين ميانگين مادران گروه بهنجار با مادران گروه اضطرابي و وسواس از لحاظ متغيرهاي روانرنجورخويي و گشودگي و بين مادران گروه وسواسي با مادران گروه اضطرابي و بهنجار از لحاظ صفت گشودگي به تجربه تفاوت معنادار وجود دارد. بين ميانگين سه گروه مادران از لحاظ متغير برونگرايي تفاوت معناداري مشاهده نشد.
نتيجه گيري با توجه به يافتههاي پژوهش تفاوت معناداري از آسيب رواني و صفت روانرنجورخويي در مادران دو گروه كودكان اضطرابي و كودكان مبتلا به وسواس در مقايسه با گروه بهنجار به دست آمد. نتايج اين مطالعه نشان ميدهد توجه به آسيب رواني و ويژگيهاي شخصيتي مادران در درمان و پيشگيري اختلالات اضطرابي و وسواسي در كودكان ميتواند اهميت زيادي داشته باشد.
چكيده لاتين :
Objectives The aim of the study was to compare personality traits and psychopathology in three groups of mothers of children with Anxiety Disorders, Obsessive-Compulsive Disorder and healthy group.
Methods This research was designed as a cross-sectional descriptive study. Participants were comprised of 93 mothers (35 in anxiety group, 27 in obsessive group, and 31 in healthy group) which were selected by available sampling. Structured Clinical Interview for DSM Disorders (SCID-I) and NEO Five Factor Inventory (NEO-FFI-60) were administrated to measure the study variables.
Results Results indicated that there is a significant difference (P<0.001) in the psychopathology of mothers under anxiety, obsession and healthy groups; however, this significant difference was not found between mothers in anxiety and obsession groups. Results also indicated a significant difference in mean scores of mothers in healthy group and mothers in anxiety and obsession groups especially neuroticism and openness to experience traits. Analysis of variance post hoc test showed that extraversion and openness to experience traits were significantly different in mothers of children with obsessive-compulsive disorder as compared to mothers of children with anxiety disorders and healthy group.
Conclusion With reference to, psychopathology and neuroticism trait, findings showed that significant difference between mothers in anxiety and obsession group and mothers in healthy group. Thus, results of this study marked that considering parent’s psychopathology in prevention and treatment of anxiety and obsessive-compulsive disorders in children may be of great importance.
عنوان نشريه :
روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران
عنوان نشريه :
روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران