بررسي همراهي خودشيفتگي با همدلي و سبك‌هاي رويارويي در كاربران عضو و غير‌عضو فيس‌بوك

The Relationship Between Narcissism with Empathy and Coping Styles in Facebook Members and Non-Members

مقدمه: با توجه به گستردگي استفاده از شبكه‌هاي مجازي در‌‌ دانشجويان، عوامل شخصيتي و سبك‌هاي مقابله مي‌تواند در شيوه استفاده از اين ابزار تأثيرگذار باشد. هدف: بررسي همراهي خودشيفتگي با همدلي و سبك‌هاي رويارويي در كاربران عضو و غير‌عضو فيس‌بوك. مواد و روش‌ها: طرح پژوهش، توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري دربرگيرنده همه دانشجويان دانشگاه گيلان بود‌ كه از بين آنها نمونه‌اي به حجم 300 نفر به روش نمونه‌گيري خوشه‌اي انتخاب شد‌كه به مقياس‌هاي خودشيفتگي‌، همدلي تورنتو و سبك‌هاي مقابله پاسخ دادند. داده‌ها وارد نرم‌افزار آماري SPSS ويرايش 20 شد و‌‌ آزمون‌هاي آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار) و آمار استنباطي (آزمون t، ماتريس همبستگي و رگرسيون چندگانه) بكار رفت. نتايج: ميانگين‌ دو گروه از دختران و پسران در مقياس‌هاي همدلي (0/584= P) و سبك‌هاي مقابله هيجان‌مدار (0/513=‌P) تفاوت معني‌دار‌ نداشت(p>0/01) ‌و سبك مقابله مساله‌مدار (0/002=‌P) تفاوت معني‌داري بين دختران و پسران ديده شد (0/01>P). واكاوي همبستگي نشان‌داد بالاترين ميزان همبستگي؛ به‌ ترتيب به متغيرهاي مقابله مساله‌مدار و همدلي(r=0/31) و پس از آنها به ترتيب خودشيفتگي و عضويت در فيس‌بوك(r=0/29)، خودشيفتگي و جنس‌(r=0/17)، سبك مقابله مساله‌مدار و جنس(r=0/17)،‌ و همدلي با خودشيفتگي (14/-=r) بازمي‌گردد.. نتيجه‌گيري: ‌‌دو گروه در مقياس‌هاي همدلي و سبك‌هاي مقابله تفاوت معني‌داري نداشت؛ اما در مقياس شخصيت خودشيفته تفاوت، معني‌دار بود به ‌طوري ‌كه افراد با عضويت در فيس‌بوك خودشيفتگي بيشتري ‌در مقايسه با افراد غير‌عضو گزارش كردند.

Introduction: Accordingto the extensive use of virtual networks among students, coping styles and personality factors can affect in how to use such tools. Objective: The purpose of this study was to examine the relationship between narcissism with Empathy and Coping styles in Facebook members and non-members. Materials and Methods:The research design is correlational type, the statistical population included all students of Guilan university of whom 300 students were selected by randomized multistage cluster sampling method and they responded Narcissism (Raskin& Terry, 1988), Empathy (Spreng et al, 2009) and Coping styles (Endler and Parker, 1990) scales. Results: The findings of independent T showed no significant difference between the average of the two groups of girls and boys in scale of empathy (p=0.584) and emotion-focused coping styles (p=0.513). But there was a significant difference in the Narcissistic Personality Inventory (p=0.004) and problem-focused coping styles (p=0.002) between boys and girls (P<0/01). Correlation Analysis showed that the highest correlation among variables, include problemoriented and empathy variables (r=0.31), followed by Narcissism and join Facebook (r=0.29), Narcissism and gender (r=0.17), Problem-focused coping and gender (r=0.17), and empathy and Narcissism (r= -0.14). Regression analysis also showed that with 5 Predictive (P<0/01) can predict 15% of changes. Conclusion: The results showed that there were no significant differences in measures of empathy and coping styles between the two groups. But a significant difference was observed in the Narcissistic Personality Inventory, so that people join Facebook reported to be more narcissistic than non-members.