كليدواژه :
حيات , خواب , زندگي نباتي , كما , مرگ مغزي , مرگ قلبي
چكيده فارسي :
امروزه مرگ مغزي در پزشكي، مرگ مطلق تلقي مي شود.پذيرش اين امر، خصوصاً براي كساني كه ارتباط عاطفي با فردي كه دچار مرگ مغزي شده دارند؛ در حالي كه ضربان و نبض دارد، نفس مي كشد و رنگ چهره اش عادي است و به ظاهر فقط به خواب عميق فرو رفته است، بسيار مشكل است. برخي عالمان دين نيز، آن را مرگ مطلق نمي دانند و بنابراين، آثار مرگ را بر آن مترتب نمي كنند. بررسي اين امر امروزه در مباحثات حقوقي، سياسي، اجتماعي، اخلاقي، فلسفي و پزشكي جايگاه مهمي دارد، به گونه‌اي كه سمينارهاي متعددي در سطح بين‌المللي در اين‌باره برگزار شده است و موضع‌گيري‌هاي متفاوتي نسبت به آن وجود دارد. شناخت ماهيت مرگ مغزي با آرا و اشكال هاي فراواني مواجه است. بديهي است كه اگر مرگ مغزي مرگي قطعي تلقي نشود، پيوند اعضا از مردگان مغزي كه منبع بزرگ تأمين اعضاست با مشكل جدي روبه رو خواهد شد. با تقسيم بندي مراحل حيات به حيات كامل جسد حيات نباتي مستمر حيات اعضا و حيات سلولي و تشريح هر يك به اين نتيجه دست مي يابيم كه مرگ انسان در سه مرحله به وقوع مي پيوندد: 1. توقف قلب و ريه ها 2.مردن سلول هاي مغزي بعد از چند دقيقه محروميت ازدريافت خون حامل اكسيژن 3. مرگ سلول هاي جسم كه نسبت به اعضا متفاوت است.اين ترتيب، در حالت مرگ طبيعي وجود دارد ولي در حالت مرگ مغزي،مرگ از مرحله دوم، يعني مردن سلول هاي مغزي، آغاز و به تبع آن به توقف فعاليت قلب و ريه ها و در نهايت مرگ سلول ها منجر مي گردد. با اين حال، حالت هاي مشتبه شونده با مرگ مغزي نظير كماي عميق هم قابل پيش بيني است . تحقيق حاضر ضمن تشريح مرگ مغزي و تفاوت آن با كماي عميق و حالت هاي مشتبه شونده با مرگ مغزي، در نهايت به اين نتيجه دست مي يابد كه مرگ مغزي، مرگ قطعي است و مي توان آثار مرگ حقيقي را بر آن مترتب ساخت. در فرضيه پژوهش،اين مقاله با پي گيري مرگ مغزي از طريق خواب، كما، زندگي نباتي و مرگ قلبي به دنبال تحليل واقعي مرگ در پزشكي است و سپس از طريق آيات و روايات رابطه خواب و مرگ و حققيت مرگ را بررسي مي كند تا بتواند شواهدي را براي تشخيص مرگ از نگاه وحي به دست آورد و آن را با تلقي پزشكي از مرگ مقايسه كند. بر اساس اين فرضيه مرگ مغزي همان مرگ قطعي است. روش بررسي: اين مطالعه مرور منابع موجود در بانكهاي اينترنتي اطلاعات تفسيري نويسنده، مقالات و منابع كتابخانه اي به صورت توصيفي تحليلي مي باشد.
چكيده لاتين :
Background: Today, medicine regards brain death as absolute death a fact that its acceptance, especially by those who are emotionally connected with the patients with a beating heart and a normal face while he is breathing and seems to be fast asleep, is very difficult. Some religious leaders do not view this state as absolute death and do not relate it to death. Consideration of this issue is of great importance in legal, political, social, ethical, philosophical, and medical debates and several international conferences have been held on this controversial issue. There are different stances and viewpoints with regard to the nature of brain death. It goes without saying that if brain death is not regarded as absolute death, organ transplantation from patients with brain death who are a great source of organ provision will face major difficulties. By dividing life into such stages as complete physical life, constant vegetative life, singular organ life, and cellular life and elaborating on each stage, such conclusion can be reached that death occurs in three stages: 1) Cardiac and pulmonary death, 2)death of brain cells minutes after deoxygenation, and 3) death of body cells which differs from organ death. Such an order exists in natural death but in brain death, death starts from the second stage and eventually leads to the death of cells. There are, however, stages akin to deep coma. This study, in addition to explaining brain death and its differences with deep coma and other similar states, comes to the conclusion that brain death is equal to absolute death and can be treated as real death. This study investigates brain death in medicine by taking such concepts as sleep, coma, vegetable life, and cardiac death into consideration. Then it deals with the relationship between sleep and death as well as the reality of death so as to provide ample evidence for realization of death in the view of religion and compare it with the medical concept of death. According to this hypothesis, brain death is equal to absolute death. This study is a descriptive-analytical review of internet databases and library resources.
