تاثير فرهنگ دولت گرا بر كارآمدي نظام سياسي در جمهوري اسلامي ايران

The Effect of a Governmental Culture on the Effectiveness of the Political System in the Islamic Republic of Iran

در تعريفي اجمالي فرهنگ سياسي به نحوه نگرش و بينش هر فرد نسبت به نظام سياسي، شخصيت‌هاي سياسي و كاركردها و وظايف آن‌ها و همچنين نگرش شخصيت‌هاي سياسي نسبت به نقش و جايگاه مردم در نظام سياسي گفته مي‌شود. بر اساس اين تعريف مجموع انتظارات مردم از نهاد دولت و مجموع انتظارت دولتمردان از مردم در قالب اين فرهنگ سياسي شكل مي‌گيرد. اين موضوع البته زماني اهميتي مضاعف مي‌يابد كه در بحث كارآمدي، نظام سياسي كارآمد را نظامي مي‌دانند كه بتواند وظايفي را كه بيشتر مردم از آن متوقع هستند انجام دهد و به اهدافي كه بر حسب اين وظايف براي خود مشخص ساخته دست يابد. به همين منظور از آنجا كه نگاهي اجمالي به ويژگي‌هاي فرهنگ سياسي ايران دولت‌گرا بودن آن را روشن مي‌سازد هدف از انجام اين پژوهش آن است كه با استفاده از روشي توصيفي و تحليلي به دنبال يافتن پاسخي براي اين سوال باشد: فرهنگ دولت‌گرا چه تاثيري بر كارآمدي نظام سياسي در جمهوري اسلامي ايرن داشته است؟ در پاسخ به اين سوال فرضيه زير مورد آزمون قرار مي‌گيرد: فرهنگ دولت‌گرا با تبيين وظايف متعدد در عرصه‌ي سياسي و اقتصادي براي دولت موجب ضعف كارآمدي نظام سياسي در جمهوري اسلامي ايران شده است. نتايج پژوهش ضمن تائيد فرضيه فوق گوياي آن است كه فرهنگ دولت‌گرا موجب تداوم مشاركت منفعلانه و تضعيف احزاب سياسي در عرصه‌ي سياسي و شكل‌گيري انحصارات اقتصادي و به تبع آن تورم، بيكاري و افزايش فساد اقتصادي در عرصه اقتصادي شده است كه خود موجبات ناكارآمدي نظام سياسي است.

Briefly, Political culture refers to the attitude and insight of each individual towards the political system, political figures, their functions and duties, as well as the attitude of political figures towards the role and position of the people in the political system. According to this definition, the total expectations of the people from the state and the total expectations of the governors from the people are formed in the framework of this political culture. In the subject of efficacy, a political system is considered efficient if it can accomplish the tasks that the people expect from them and achieve the goals that they assigned for themselves according to these tasks. With a glimpse to the features of Iranian political culture, it becomes clear that Iran is state-oriented. Therefore, this study, by using a descriptive and analytical method, aims to find the answer to the question of: What is the effect of a state-oriented culture on the efficiency of the political system of the Islamic Republic of Iran? In response to this question, the following hypothesis was tested: the state-oriented culture has weakened the political system of Islamic Republic of Iran by explaining its various tasks in the political and economic arena for the government. The results of the research confirm the above hypothesis that the state-oriented culture has led to the sustained passive participation and the weakening of political parties in the political arena and the formation of economic monopolies and, consequently, inflation, unemployment and the increase of economic corruption in the economy, which itself results in the inefficacy of the political system.