عنوان مقاله :
تبارشناسي ايدئولوژي ناسيوناليسم باستان گرا و ديگري سازي
عنوان به زبان ديگر :
Genealogy the Emergence of the Ideology of Antiquity Nationalism of the Pahlavi Regime
پديد آورندگان :
رستمي، مسعود دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات، تهران , زيباكلام، صادق دانشگاه تهران - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
غرب , ايدئولوژي , اسلام , رژيم پهلوي , ناسيوناليسم باستان گرا
چكيده فارسي :
سدهي نوزدهم آثاري تعيين كننده بر حيات سياسي و اجتماعي جوامع مختلف داشته است. ايدئولوژي هاي سياسي مختلف به عنوان نيروهايي مترقي در قرن نوزدهم گسترش يافتند و همچنان كه در تحولات غرب نقش ايفا مي كردند بر ديگر جوامع نيز تاثيرگذار شدند. در اين ميان نقش نخبگان مدافع غربي شدن در جوامع غير غربي و چگونگي مواجههي آنها با اين ايدئولوژي ها و تحولات غرب، نقش مهمي در چگونگي فعل و انفعالات تحولات سياسي و اجتماعي اين جوامع به همراه داشت. متعاقب آشنايي با اين ايدئولوژي ها، بخشي از نخبگان فكري حول مكتب ناسيوناليسم باستان گرا شكل گرفت كه علل عقب ماندگي ايران را دين اسلام و تكثر قومي ميدانستند. ناسيوناليسم باستان گرا از پادشاهي هخامنشي و ساساني و آيين زرتشتي به عنوان عصر طلايي ايران ياد ميكرد كه با تهاجم اعراب و گسترش دين اسلام دچار افول شده بود. همچنين اين جريان ايدئولوژيك همگرايي ملي را در نفي هويت اقوام و تلاش براي يكسان سازي هويتي تعقيب ميكرد. در دورهي پهلوي يكم و دوم، ائتلافي ميان حكومت و نخبگان مدافع غربي شدن و ملت سازي حول ايدئولوژي خرد گريز ناسيوناليسم باستان گرا ايجاد شد كه نهايتاً به ايدئولوژيك شدن عرصهي زيست جهان ايراني و غياب ترابط مفاهمهاي به عنوان مباني تشكل جامعهي مدني، منجر شد. اين ناسيوناليسم، شريعت اسلامي و كثرت قومي و فرهنگي را غيريت سازي نموده و با اتخاذ رويكردي مقابله جويانه با آنها عرصهي زيست جهان را به عرصهي خشونت مبدل كرد. اين در حالي است كه براي تحقق جامعهي مدني زيست جهان بايد عاري از خشونت و خرد گريزي باشد. ايدئولوژي خر گريز ناسيوناليسم باستان گرا در نهايت با واكنش شريعت اسلامي و پيروزي انقلاب اسلامي ناكام ماند.
چكيده لاتين :
Beginning with the late 19th century Iran underwent a great deal of transformation. Central to this transformation was the change from a decentralized monarchy to the modem nation state and the development of an official Iranian nationalism under Reza Shah. Nationalism was the main axes of the first Pahlavi era that was followed by using the Persian language and ethnicity, paying attention to the historical past and relying on the antiquity were of its manifestations the result of which was crystallized in the homeland patriotism. In this age of homeland, close bond component was king worship and archaism. Reza Shah's government, by leading the intellectuals sought to replace Imperial ideology of nationalism with the Iranian and Islamic culture and rests the legitimacy of his regime on it. One of the features and characteristics of the Pahlavi regime was the emphasis on the idea of nationalist glory and honor of the Zoroastrian religion of pre-Islamic Iran and the Persian language worshiped by that time.This article aims at the crystallization phenomenon of nationalism and ethnicity importance of convergence in the approach of the Iranian in the Pahlavi era and investigated the implications and intentions of the founders approach
عنوان نشريه :
پژوهشهاي سياسي جهان اسلام
عنوان نشريه :
پژوهشهاي سياسي جهان اسلام