عنوان مقاله :
امر نا/مأنوس، تاريخ و نمودناپذيري شكل گيري فاعليت در رمان سرگذشت نديمۀ مارگارت اتوود
پديد آورندگان :
الهي،رويا دانشگاه ازاد اسلامي واحد تهران مركز ي , نجوميان،امير علي دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
مارگارت اتوود , فرانسوا ليوتار , امر نا مأنوس , تاريخ , زبان , حافظه , زيگموند فرويد
چكيده فارسي :
مفهوم امر نا/مأنوس كه سابقۀ حضورش دست كم به طور مشخص به مقالۀ 1919 زيگموند فرويد و با همين عنوان برمي گردد، در قرن اخير، بار ديگر مورد توجه نظريه پردازان قرار گرفته است. امر نا/مأنوس در سالهاي اخير از وابستگي محض به حوزه زيبايي شناسي و روانشناختي آنگونه كه فرويد سعي در تبيين آن داشت رها شده و به موضوعي ميان- حوزه اي به منظور توضيح و تشريح تشويشهاي عصر مدرن همچون مهاجرت، جنسيت، تاريخ و غيره تبديل شده است. مارگارت اتوود ( -1939)، نويسندۀ كانادايي در زمرۀ نويسندگان معاصري است كه به بازخواني مقولۀ تاريخ پرداخته- اند. آنچه اتوود را از نويسندگان ديگر متمايز مي كند نحوۀ بازخواني وي از مقولۀ تاريخ است. اين مقاله سعي در بررسي رمان سرگذشت نديمه اتوود از طريق خوانش امر نا/مأنوس دارد. در رمانهاي اتوود، تاريخ امري روايي است كه از طريق خوانش امر نا/مأنوس مي توان به واقعيتهاي نمودناپذير در ارتباط با شكل گيري هويت پي برد. امر نا/مأنوس، تاريخ را كه به مثابه موضوعي آشنا، مشخص و مسلم است به مسأله اي ناآشنا، نامعين و مورد ترديد بدل مي كند. فرويد و ژان- فرانسوا ليوتاراز جمله نظريه پردازاني هستند كه ازآنها به منظورتبيين مفهوم امر نا/مأنوس و ارتباط آن با تاريخ استفاده مي شود. مقولۀ زبان و حافظه ازمحورهاي اصلي اين مقاله اند. در فضاي امر نا/مأنوس، زبان و حافظه داراي ماهيت معلق هستند به نحوي كه در بررسي تاريخ بستري فراهم مي كنند تا تفسيرها و برداشتهاي مسلم و تغييرناپذير در مورد رخدادهاي شخصي و جمعي به امري ناآشنا، نامعين و مورد ترديد و در نهايت نمودناپذير تبديل گردند.
عنوان نشريه :
نقد زبان و ادبيات خارجي
عنوان نشريه :
نقد زبان و ادبيات خارجي