عنوان مقاله :
نسبت عملي منافع ملي و ايدئولوژي اسلامي در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران
عنوان به زبان ديگر :
The Practical Relation between National Interest and Islamic Ideology in the Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran
پديد آورندگان :
خاني، محمد حسن دانشگاه امام صادق - دانشكده معارف اسلامي و علوم سياسي , محمدي سيرت، حسين دانشگاه امام صادق - دانشكده معارف اسلامي و علوم سياسي
كليدواژه :
جمهوري اسلامي ايران , مباني اسلامي , سياست خارجي , منافع ملي
چكيده فارسي :
منابع كليدي روابط بينالملل بر اهميت و جايگاه منافع ملي در طراحي سياست خارجي تأكيددارند اما منافع ملي در جمهوري اسلامي ايران، بهعنوان يك نظام سياسي برخواسته از انديشه اسلام سياسي، مفهومي تركيبي از هويت ملي و هويت ديني است؛ اين تركيب، مسائلي را موجبميشود كه ازجمله آنها، نسبت «منافع ملي» و «مباني اسلامي» در سياست خارجي است. هدف از اين پژوهش بهعنوان تحقيقي كيفي، تحليل سازهانگارانه وضعيتِ موجودِ نسبت ميان منافع و مباني اسلامي در صحنه واقع و اجرايي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران است؛ به اين منظور و براي مطالعه مستقيم و بيواسطه اين مسئله، براساس ساختار و نهادهاي مؤثر در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، ده مصاحبه عميق نخبگاني انجامشد. براساس دادههاي تجربي بهدستآمده از مصاحبهها، وضعيت موجود، گوياي «تطابق مفهومي، تزاحم مصداقي، تعامل و همافزايي» ميان منافع ملي و مباني اسلامي در ميدان عمل است. از منظر نخبگان اجرايي سياست خارجي، ايران بهعنوان يك بازيگر عقلاني درعين مطلوبنگري (ايدهالنگري)، واقعبين بوده و ميان منافع ملي خويش و مباني اسلامي، جمعي منطقي برقراركردهاست.
جمهوري اسلامي براساس مشي عاقلانه، تعقيب مصالح عاليه خويش را اولويتبخشيده و با بهرهگيري از ظرفيت نظريه «حفظ نظام»، نسبت ميان منافع ملي و مباني اسلامي را مشخصكردهاست؛ بررسي نسبت يادشده در مقام تجربه، گوياي يگانگي و تطابق يا كمترين عدم تعارض است و با آنچه در مقام نظر از دوگانگي و تزاحم، مطرح است، فاصلهدارد.
چكيده لاتين :
Key sources of international relations all emphasize on the role and importance of national interest in designing of foreign policy worldwide. However In Iranian case, as a political system rising from Islamic Political thought, national interest in a combination of national identity and religious identity. This combination creates many new issues among which the relations between national interest and Islamic principles. This article is an attempt to evaluate this relations in theory and practice. Using Constructivism as a theoretical framework, and conducting ten deep exclusive interviews, the article argues that the relations between national interest and Islamic principles in Iranian foreign policy covers a wide spectrum from pragmatic interaction to practical synergy. The findings of the article show that Iran has acted as a rational player acting through a realist idealism trying to reconcile conflicts between the two concepts aiming to secure the survival of the system as a whole as the ultimate goal.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي سياسي جهان اسلام
عنوان نشريه :
جامعه شناسي سياسي جهان اسلام