عنوان مقاله :
مقايسه نتايج برآورد هدررفت سالانه مدل RUSLE با داده هاي به دست آمده از ميخ ها و كرت هاي فرسايش در حوضه آبخيز معرف خامسان
پديد آورندگان :
خورسند، محسن دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده منابع طبيعي - گروه مهندسي آبخيزداري، نور , خالدي درويشان، عبدالواحد دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده منابع طبيعي - گروه مهندسي آبخيزداري، نور , غلامعلي فرد، مهدي دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده منابع طبيعي - گروه مهندسي آبخيزداري، نور
كليدواژه :
انتقال رسوب , تحويل رسوب , تله اندازي رسوب , نسخ مختلف USLE , هدررفت خاك
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر به منظور مقايسه هدررفت خاك سالانه برآوردي مدل RUSLE با اندازه گيري هاي فرسايش به دست آمده از ميخ ها و كرت هاي فرسايش در حوضه آبخيز معرف خامسان در استان كردستان انجام شد. بدين منظور هدررفت خاك سالانه به صورت توزيعي با استفاده از مدل RUSLE برآورد شد. سپس، به مدت يك سال (تير 1394 تا خرداد 1395) نمونه برداري از رسوب معلق در ايستگاه هيدرومتري خروجي حوضه آبخيز انجام شد. همچنين فرسايش در ميخ ها و كرت هاي مستقر در جهت هاي شمالي، غربي و شرقي در زيرحوضه شاهد در بازه زماني مشابه اندازه گيري شد. نسبت تحويل رسوب از تقسيم بار كل رسوب حوضه آبخيز به فرسايش به دست آمده از سه روش RUSLE، ميخ و كرت محاسبه شد. نتايج نشان داد در روش كرت، فرسايش تعميم يافته به كل حوضه سالانه 06/0 تن در هكتار ، بسيار كمتر از واقعيت و SDR بسيار زياد و غير منطقي (655 درصد) بود. همچنين در روش ميخ، فرسايش تعميم يافته به كل حوضه سالانه 79/76 تن در هكتار ، بسيار بيشتر از واقعيت و نسبت تحويل رسوب بسيار كم (51/0 درصد) بود. حال آنكه در مدل RUSLE، نسبت تحويل رسوب قابل قبولتر 21/2 درصد به دست آمد و بنابراين فرسايش برآوردي مدل سالانه 53/18 تن در هكتار و به واقعيت نزديكتر بود. بنابراين، تعميم نتايج ميخها و كرتها فقط با لحاظ نسبت مساحت نميتواند برآورد مناسبي براي فرسايش در سطح حوضه باشد. بررسي توپوگرافي حوضه آبخيز نشان داد مناطق كم شيب مياني و انتهايي حوضه آبخيز احتمالاً عامل اصلي تلهاندازي رسوب و كاهش نسبت انتقال رسوب به خروجي حوضه آبخيز است.
عنوان نشريه :
اكوهيدرولوژي
عنوان نشريه :
اكوهيدرولوژي