عنوان مقاله :
مقايسه تاثير آموزش مهارت هاي اجتماعي از طريق رويكرد شناختي و آموزش مستقيم بر مشكلات رفتاري دانش آموزان كم توان ذهني آموزش پذير
عنوان به زبان ديگر :
Comparative Effects of Teaching Social Skills through Direct Instruction and Cognitive Approach on Behavioral Problems in Students with Educable Intellectual Disability
پديد آورندگان :
نسائيان، عباس دانشگاه بجنورد - گروه روانشناسي، بجنورد، ايران , اسدي گندماني، رقيه دانشگاه بجنورد - گروه روانشناسي، بجنورد، ايران , اميري، محسن دانشگاه زنجان - گروه روانشناسي، زنجان، ايران
كليدواژه :
مشكلات رفتاري , آموزش مستقيم , رويكرد شناختي , كم تواني ذهني آموزش پذير
چكيده فارسي :
مقدمه و اهداف
مشكلات رفتاري در دانش آموزان كم توان ذهني آموزش پذير شايع است. هدف از پژوهش حاضر مقايسه ي تاثير آموزش مهارت هاي اجتماعي از طريق رويكرد شناختي و آموزش مستقيم بر مشكلات رفتاري دانش آموزان كم توان ذهني آموزش پذير بود.
مواد و روشها
روش پژوهش حاضر از نوع طرح هاي نيمه آزمايشي با پيش آزمون-پس آزمون همراه با گروه كنترل بود. تعداد 30 دانش آموز كم توان ذهني آموزش پذير با استفاده از روش نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و يك گروه كنترل (جمعاً سه گروه ده نفره) قرار گرفتند. براي سنجش مهارت هاي اجتماعي و مشكلات رفتاري از پرسشنامه مهارت هاي اجتماعي گرشام و اليوت (1990) استفاده شد. ابتدا نمرات مهارت هاي اجتماعي و مشكلات رفتاري از طريق پرسشنامه معلمان و والدين جمعآوري شد. پس از اجراي پيش آزمون گروههاي آزمايش به مدت 20 جلسه به صورت انفرادي آموزش ديدند. يكي از گروههاي آزمايش مهارت هاي اجتماعي را از طريق رويكرد شناختي و گروه ديگر مهارت هاي اجتماعي را از طريق رويكرد آموزش مستقيم آموختند. پس از اجراي جلسات آموزشي پسآزموني به منظور بررسي مشكلات رفتاري در گروههاي آزمايش و كنترل اجرا شد. داده هاي به دست آمده از پژوهش حاضر با استفاده از آزمون آماري تحليل كواريانس و به كمك نرم افزار آماري SPSS19 تحليل شد.
يافته ها
يافته هاي پژوهش نشان داد كه از ديد معلمان آموزش مهارت هاي اجتماعي از طريق رويكرد شناختي و آموزش مستقيم كاهش معناداري در مشكلات رفتاري ايجاد نكرد، اما از ديد والدين آموزش مهارت هاي اجتماعي از طريق رويكرد شناختي نسبت به آموزش مستقيم كاهش معناداري در مشكلات رفتاري ايجاد مي كند.
نتيجه گيري
با استناد به يافته هاي پژوهش حاضر ميتوان گفت كه روش هايي كه بر درك موقعيت كلي و رمزگشايي نشانه هاي اجتماعي تمركز دارد، اثربخشي بيشتري بر مشكلات رفتاري در دانش آموزان كم توان ذهني آموزش پذير دارد.
چكيده لاتين :
Background and Aim: Behavioral problems are common in educable intellectual disability students. The
purpose of the present study was comparison of the effects of direct instruction and cognitive method on
social skills in individuals with mild intellectual disability.
Materials and Method: A semi-experimental study was conducted with pretest-posttest and control
group. A total of 30 students with mild intellectual disability were selected based on available sampling
and were randomly divided into three groups (two experimental groups and one control group). First,
behavioral problems and social skills scores were collected using Gresham and Elliott social skills
questionnaires (1990). Next, participants in the experimental group were individually trained for 20
sessions: one group received cognitive approach and the other group received direct instruction. After
trainings, the Social Skills Questionnaire was administered again among teachers and parents. The data
were then analyzed using analysis of covariance method in SPSS19.
Results: The results showed that from teachers' perspective, social skills training through cognitive
approach and direct instruction did not significantly decrease behavioral problems, but from parents'
perspective, cognitive approach significantly decrease behavioral problems and direct instruction did not.
Conclusion: According to the findings, it can be stated that training programs that focus on understanding
total situation and social cue encoding have more impacts on behavioral problems in educable intellectual
disability students.
عنوان نشريه :
طب توانبخشي
عنوان نشريه :
طب توانبخشي