عنوان مقاله :
تأثير مصرف واژينال روغن گل پامچال مغربي بر آمادگي سرويكس در زنان نخستزا با حاملگي طول كشيده: كارآزمايي باليني
عنوان به زبان ديگر :
The effect of vaginal evening primrose capsule on cervical ripening in nulliparous women with post-term pregnancy: A clinical trial
پديد آورندگان :
شاهعلي، شاداب دانشگاه تربيت مدرس- دانشكده علوم پزشكي - گروه بهداشت باروري و مامايي ، تهران، ايران , خاتمي، فاطمه دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز - دانشكده پرستاري و مامايي - مركز تحقيقات ارتقاء سلامت باروري ، اهواز، ايران , عباسپور، زهرا دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز - دانشكده پرستاري و مامايي - مركز تحقيقات ارتقاء سلامت باروري ، اهواز، ايران , چراغيان، بهمن دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور - دانشكده بهداشت - گروه آمار زيستي و اپيدميولوژي ، اهواز، ايران
كليدواژه :
آمادگي سرويكس , زنان نخستزا , روغن پامچال مغربي , حاملگي طول كشيده
چكيده فارسي :
مقدمه: حاملگي طول كشيده، عوارض مادري و جنيني مهمي از جمله مرگ ناگهاني جنين و آپگار پايين هنگام تولد به دنبال دارد. روغن گل مغربي جهت نرم كردن دهانه رحم بهكار ميرود. با وجود اثرات مطالعه شده رژيم خوراكي روغن گل مغربي در سطح پيش ماده پروستاگلاندين در سرم و نقش بهخوبي تثبيت شده پروستاگلاندينها در بازسازي ماتريس دهانه رحم، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسي تأثير مصرف واژينال روغن گل پامچال مغربي بر آمادگي سرويكس در زنان نخستزا با حاملگي طول كشيده انجام شد.
روشكار: اين مطالعه كارآزمايي باليني در سال 1396 بر روي 60 زن باردار با حاملگي طول كشيده مراجعه كننده به زايشگاه بيمارستان سينا شهر اهواز انجام شد. گروههاي مورد مطالعه شامل گروه تجويز كپسول واژينال 1000 ميليگرمي گل پامچال مغربي و گروه دارونما بودند. تجويز دارو پس از تجويز القاي زايمان با 10 واحد اكسيتوسين شروع ميشد. در گروه مداخله 1 كپسول 1000 ميليگرمي روغن گل مغربي و در گروه كنترل يك كپسول ژلاتين كاملاً مشابه با دارو بهصورت واژينال استفاده شد، پس از اين اقدام، القاي زايمان با اكسيتوسين با دوز مساوي يعني 10 واحد در 1000 سيسي سرم رينگر در دو گروه شروع ميشد و بر اساس معاينات منظم (هر ساعت يكبار)، ميزان آمادگي سرويكس اندازهگيري ميشد. جهت گردآوري دادهها از پرسشنامه مشخصات فردي، زمانسنج و چك ليست نمره بيشاپ استفاده شد. تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از نرمافزار آماري SPSS (نسخه 22) و آزمونهاي تي مستقل و كاي دو انجام شد. ميزان p كمتر از 05/0 معنيدار در نظر گرفته شد.
يافتهها: ميانگين طول مدت مرحله نهفته در هر دو گروه بين 5/10-9 ساعت بود. طول مدت مرحله نهفته (003/0=p) و نمره بيشاپ (01/0=p) بين گروه مداخله و دارونما تفاوت آماري معناداري داشت كه به معني نرم شدن بيشتر دهانه رحم در گروه مداخله بود. در مرحله دوم اندازهگيري، نمره بيشاپ 7 و بالاتر در گروه مداخله 90% و در گروه كنترل 60% بود كه در گروه مداخله بهطور معناداري بيشتر بود (01/0=p)، اما بين طول مدت مرحله فعال، سرعت پيشرفت، شدت درد، حجم خونريزي بين دو گروه تفاوت آماري معناداري مشاهده نشد (05/0p>).
نتيجهگيري: تجويز واژينال گل پامچال مغربي طول مدت مرحله نهفته را كاهش داده و بر آمادگي سرويكس و نمره بيشاپ تأثير مثبت دارد.
چكيده لاتين :
Introduction: post term pregnancy is associated with maternal and fetal complications, including sudden death of the fetus and low Apgar score after birth. Evening primrose oil has been used for cervical ripening. Despite the effects of evening primrose oil on prostaglandin precursor levels and the well-established role of prostaglandins in the reconstruction of cervical matrix. This study was performed with aim to evaluate the effect of vaginal consumption of evening primrose oil on cervical ripening in nulliparous women with post-term pregnancy.
Methods: This randomized clinical trial study was conducted on 60 pregnant women with post-term pregnancy who referred to the maternity of Ahvaz Sina Hospital in 2017. The study groups consisted of 2 groups: vaginal capsule of 1000 mg of evening primrose oil and placebo. Drug was administered after induction of labor with 10 unit oxytocin. In the intervention group, one vaginal capsule of 1000 mg of evening primrose oil and in the control group, gelatin capsule as similar as the drug were used. Then, the induction of labor was started with oxytocin with similar dose (10 unit in 1000 cc serum ringer) in both groups. Cervical ripening was measured based on regular examination (every one hour). Data were collected by demographic questionnaire, timing, and bishop-score checklist. Data were analyzed by SPSS software (version 22) and independent t-test and Chi-square test. P<0.05 was considered statistically significant.
Results: The duration of the latent phase in both groups was 9-10.5 hour. The duration of latent phase (p=0.003) and bishop score (p=0.01) had significant difference between the intervention group and the placebo group; it means more cervical ripening in the intervention group. At second stage of measurement, bishop score ≥7 was 90% in the intervention group and 60% in the control group that was significantly more in the intervention group (P=0.01). However, no significant difference between the two groups in terms of the duration of the active phase, progression rate, severity of pain, and volume of bleeding.
Conclusion: The vaginal use of evening primrose oil reduces the duration of the latent phase and has a positive effect on the cervical ripening and Bishop score.
عنوان نشريه :
زنان و مامايي و نازايي ايران
عنوان نشريه :
زنان و مامايي و نازايي ايران