شماره ركورد :
1025467
عنوان مقاله :
بررسي ميزان پيش بيني كننده دانش تغذيه با رفتارهاي تغذيه‌اي كاركنان درماني در يكي از بيمارستان‌هاي نظامي شهر مشهد
عنوان به زبان ديگر :
Investigating the Predictors of Nutrition knowledge with the Dietary Behaviors of Medical Staff in one of the Military Hospitals of Mashhad
پديد آورندگان :
اسحقي، احسان دانشگاه شاهرود - دانشكده رياضي - گروه آمار , رستمي، حسين دانشگاه علوم پزشكي بقيه الله (عج)، تهران - مركز تحقيقات بهداشت نظامي , رحمتي نجار كلائي، فاطمه دانشگاه علوم پزشكي بقيه الله (عج)، تهران - مركز تحقيقات بهداشت نظامي , يعقوبي، مريم دانشگاه علوم پزشكي بقيه الله (عج)، تهران - مركز تحقيقات مديريت سلامت
تعداد صفحه :
9
از صفحه :
126
تا صفحه :
134
كليدواژه :
وضعيت تغذيه اي , دانش , رفتار , كاركنان درماني
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: آگاهي تغذيه اي افراد تاثير مستقيمي بر نوع مواد غذايي مصرفي و نيز عادات غذايي دارد. لذا اين مطالعه با هدف بررسي ميزان پيش بيني متغير دانش تغذيه بر رفتارهاي تغذيه‌اي در كاركنان درماني يكي از بيمارستان‌هاي نظامي شهر مشهد انجام گرديد. روش‌ها: در اين مطالعه تحليلي مقطعي از كاركنان درماني بيمارستان نظامي از نظر دانش تغذيه، رفتار تغذيه‌اي و مصرف مواد غذايي در سال 1395 مورد بررسي قرار گرفتند. ابزارهاي مورد استفاده شامل پرسشنامه اطللاعات فردي، دانش تغذيه براي بزرگسالان NKQA (46 سوال)، پرسشنامه عادات و دانش غذايي DHNK (47 سوال) و پرسشنامه بسامد خوراكFFQ (54 آيتم غذايي) بود. براي بررسي ارتباط زيرمقياس‌هاي آشنايي با هرم غذايي، مواد مغذي در غذاها، فوايد مواد غذايي از پرسشنامه NKQA و زيرمقياس‌هاي عادات غذايي و دانش غذايي از پرسشنامه DHNK با ميزان مصرف مواد غذايي توسط كاركنان درماني از رگرسيون چندگانه استفاده شد. يافته‌ها: در اين مطالعه كه با حجم نمونه‌اي از 300 نفر از كاركنان درماني انجام شد، ميانگين سن افراد شركت‌كننده 7/30 سال و ميانگين نمايه توده بدني افراد 7/3±7/23 بود. با استفاده از ضريب همبستگي اسپيرمن تنها رابطه ميان زيربخش عادات غذايي با شاخص توده بدني معني‌دار شناخته شد. نمراتي كه كاركنان درماني زن و مرد در بخش‌هاي دانش غذايي و عادات غذايي كسب كرده‌اند خوب بوده اما در بخش‌هاي آشنايي با هرم غذايي، مواد مغذي در غذاها ضعيف و در بخش فوايد مواد غذايي متوسط عمل كرده‌اند. از طرفي نمرات زيرمقياس‌هاي دانش تغذيه (001/0=p) و فوايد مواد غذايي (025/0=p) به طور معناداري در زنان بالاتر از مردان بود. نتايج نشان داد، با استفاده از رگرسيون چندگانه، 14 درصد از تغييرات مصرف گروه‌هاي مواد غذايي توسط متغيرهاي فوايد مواد غذايي و دانش غذايي در گروه زنان توضيح داده مي‌شوند. در گروه مردان ارتباط ميان دانش تغذيه و عادات غذايي با ميزان مصرف گروه‌هاي مواد غذايي معني‌دار شناخته نشد. نتيجه‌گيري: با توجه معني‌دار شناخته شدن ارتباط دو زيرمقياس فوايد مواد غذايي و دانش تغذيه با مصرف مواد غذايي در گروه زنان و بيشتر بودن نمرات اين دو زيرمقياس در گروه زنان نسبت به مردان، زنان بيشتر در تغذيه خود از دانش تغذيه بهره مي‌برند و اهميت بيشتري به سلامت خود مي‌دهند.
چكيده لاتين :
Background and Aim: Nutrition knowledge has a direct impact on food consumption and dietary habits. Therefore, this study was conducted to investigate the predictors of nutrition knowledge on dietary behaviours in one of the military hospitals in Mashhad. Methods: In this analytic cross- sectional study, medical staff were examined in terms of nutrition knowledge, dietary behaviours and food consumption in 2016. The used tools included demographic questionnaire, Nutrition Knowledge Questionnaire for Adults NKQA( (46 items), Dietary Habits and Nutritional Knowledge questionnaire DHNK( (47 items) and Food Frequency Questionnaire )FFQ) (54 items). Multiple regression model was used to investigate the relationship between subscales of NKQA, FFQ, DHNK with the medical staff’s food consumption. Results: This study was conducted on 300 medical staff. The mean age of the participants was 30.7±8.5 years old and the mean BMI was 23.74±3.7. By using Spearman correlation coefficient, there was only a significant relationship between dietary habits and the body mass index. Male and female medical staff had good scores in nutrition knowledge and dietary habits subscales, but had poor scores in familiarity with food pyramid and nutrition content of food and had fair scores in nutrition benefits of foods. Nutrition knowledge p=0.0001) and nutrition benefits of food (p=0.025) subscales scores were significantly higher in the female group. By using the multiple regression model, 14 percent of food consumption variations in the female group are justified by the nutrition benefits of food and nutrition knowledge. In the male group, there is no significant relationship between nutrition knowledge and dietary habits subscales and consumption of food groups. Conclusion: Regarding significant relationship between the two subscales, nutrition benefits of food and nutrition knowledge, and the consumption of food groups in the female group, the higher scores in these subscales in the female group reveals this fact that women are more likely to apply nutrition knowledge in their diets and pay more attention to their health.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
مطالعات طب نظامي
فايل PDF :
7514919
عنوان نشريه :
مطالعات طب نظامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت