ترورسيم جهاني و تاثير آن بر روند امنيت در خاورميانه

زمينه و هدف: تروريسم پديده جديد و ساده اي نيست اين پديده در طول تاريخ وجود داشته به كرات اتفاق افتاده و از رمان انقلاب كبير فرانسه به طور رسمي وارد ادبيات سياسي جهان شده كه به معني ايجاد رعب و وحشت در جامعه با انگيزه هاي سياسي و ايدئولوژيك مي باشد اين پديده از آن زمان تا پيش از جنگ جهاني دوم عموما مشتعل بر كشتن سران كشوري و لشگري بود، ولي بعد از جنگ جهاني دوم، تقريباً در دهه هاي 80 بر اثر تحول در عرصه جهاني شدن و آرايش گسترده ابزارهاي ارتباطي،گسترش فناوري به ويژه در امر اطلاعات، باعث گسترش و ارتكاب اين پديده در نقاط مختلف جهان به شكل هاي مختلف شد كه نقطه اوج آن از دهه 90 به بعد آغاز، و در 11 سپتامبر 2001 با انفجار برج هاي دو قلوي ساختمان سازمان تجارت جهاني و پنتاگون در امريكا به دليل وقوع در چند نقطه از آن كشور تروريسم جهاني ناميده شد. بعد از وقوع اين حادثه تروريستي، دولت امريكا به بهانه دفاع مشروع و مبارزه با تروريسم جهاني به كشورهاي افغانستان و عراق حمله كرد تا خود را پيش رو مبازره با تروريسم بين الملل قلمداد كند تا به استراتژي و منافع سياسي خود در منطقه برسد مقاله پيش رو تلاشي است در جهت مطالعه و بررسي تروريسم جهاني و تاثيرات آن بر روند امنيت در منطقه خاورميانه مي باشد، كه به نظر مي رسد، اين اقدامات نه تنها در اين منطقه موثرواقع نشده، بلكه باعث گسترش روز افزون تنش ها و نامني ها، تروريسم، جنگ داخلي و استفاده از سلاح‌هاي شيميايي شده است. روش تحقيق در اين نوشتار مبتني بر مطالعه توصيفي و تحليل محتوا مي باشد.