بررسي شيوع برخي اختلالات روان‌پزشكي در افراد بهبود يافته از بيماري ليشمانيوز جلدي در شهرستان رفسنجان در سال 1393

A Survey on Psychiatric Disorders in Patients Improved Cutaneous Leishmaniasis In the city of Rafsanjan in 2014

زمينه و هدف: ليشمانيوز جلدي (سالك) يك بيماري مورد غفلت قرار گرفته است كه بدشكلي و اسكار ناشي از آن عملكرد اجتماعي و رواني فرد را به شدت تحت تأثير قرار مي‌دهد. اين مطالعه با هدف تعيين برخي اختلالات روان‌پزشكي در بيماران بهبود يافته از ليشمانيوز جلدي در شهرستان رفسنجان در سال 1393 انجام شد. مواد و روش‌ها: در اين مطالعه توصيفي - مقطعي تعداد 160 نفر از بيماران بهبود يافته از ليشمانيوز جلدي داراي پرونده بهداشتي در شهرستان رفسنجان مورد بررسي قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از چك ليست استاندارد كشوري بيماران مبتلاء به ليشمانيوز، پرسش‌نامه افسردگي Beck، مقياس اضطراب Hamilton و پرسشنامه خودكشي Beck از طريق مصاحبه جمع‌آوري گرديد. داده‌ها با استفاده از آزمون ناپارامتري Kruskal-Wallis، آزمون مجذور كاي و ضريب همبستگي Spearman تجزيه و تحليل شد. يافته‌ها: ميانگين سني افراد 14/82±31/01 سال و اكثر آنها (56/9%) مرد بوده و 81/9% آنها ساكن روستا بودند. اكثر افراد به نوع روستايي سالك مبتلاء بوده و 50% آنها فاقد اسكار بودند. از بين افراد داراي اسكار، نيمي از آنها در صورت و نيم ديگر در ساير نقاط بدن (تنه، دست و پا) اسكار داشتند. اضطراب، افسردگي و افكار خودكشي به ترتيب بيشترين نمرات را داشت و به طور معناداري نمرات اختلالات مذكور در افراد داراي اسكار نسبت به افراد فاقد اسكار بيشتر بود (0/050>p). نتيجه‌گيري: به طور كلي نتايج نشان‌دهنده شيوع بالاي اضطراب، افسردگي و افكار خودكشي در افراد بهبود يافته داراي اسكار است كه ضرورت بررسي اين اختلالات و انجام مداخلات روان درماني در جهت بهبود وضعيت رواني اين افراد را آشكار مي‌سازد.

Background and Objective: Cutaneous leishmaniasis (Salak) is considered as a neglected skin disease that disfigurement and scar caused by the disease can severely affect the patient's social and psychological performances. This study addressed some of psychiatric disorders in patients recovered from cutaneous leishmaniasis in Rafsanjan city in 2014. Materials and Methods: In this cross-sectional study, 160 patients improved cutaneous leishmaniasis in the city of Rafsanjan having medical records were examined. Information were collected using the country standard Checklist designed for patients with leishmaniasis, Beck questionnaire for depression, Hamilton anxiety scale and the Beck suicide questionnaires through interviews. Data were analyzed using non-parametric Kruskal- Wallis H test, chi-square test, and Spearman's rank correlation coefficient. Results: The mean age of individuals was 31.01 ± 14.82 years, a majority (56.9%) of them was males and 81.9% were from rural areas. The majority of the participants were suffering from rural type Salak and 50% of them had no scar. Among people with a scar, half of them had the scar in the face and the other half in the other parts of the body (trunk, hand, and legs). Anxiety, depression and suicidal ideation reached the highest scores, respectively, and the scores were significantly higher among the patients with scar than in those without scar. Conclusion: In overall, results indicate a high prevalence of anxiety, depression and suicidal ideation in patients recovered from cutaneous leishmaniasis remaining a scar, which necessitate studying these disorders and also mental health interventions to improve the mental state of these people.