عنوان مقاله :
بررسي ارتباط خاصيت آبگريزي با گونههاي درختان جنگلي، مخازن كربن آلي خاك و پايداري خاكدانهها (پژوهش موردي: ايستگاه تحقيقات بذر و نهال گونههاي جنگلي شلمان، استان گيلان)
پديد آورندگان :
آتش نما ، كريم - گروه علوم خاك , گلچين ، احمد - گروه علوم خاك , موسوي كوپر ، عبداله - بخش تحقيقات منابع طبيعي
كليدواژه :
آبگريزي خاك , پايداري خاكدانه , جزء شن , مخازن كربن آلي , عمق
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: خاصيت آبگريزي خاك شامل مقاومت خاك در برابر خيسيدگي است كه ميتواند سبب كاهش سرعت نفوذ آب براي چند ثانيه تا ساعتها و يا حتي هفتهها گردد. در كنار اثرات سوء آبگريزي خاك در پژوهشهاي علمي، به نقش مثبت آن در بسياري از پديدهها از قبيل ساختمان خاك نيز اشاره شده است. در حالي كه بسياري از مطالعات مواد آلي خاك را به عنوان منشاء شيميايي آبگريزي معرفي ميكنند، اما برخي ديگر عدم ارتباط معنيدار ميان اين دو صفت را گزارش كردهاند. به نظر ميرسد شناسايي گروههاي عاملي آبگريز به جاي در نظر گرفتن كل توده كربن آلي خاك به كمك روش جداسازي مخازن كربن آلي بر اساس ذرات تشكيل دهنده خاك بتواند اطلاعات باارزشي را در رابطه با ميزان و منشاء آبگريزي خاك ارائه دهد. لذا تحقيق حاضر جهت بررسي ارتباط مخازن مختلف كربن آلي با خاصيت آبگريزي خاك و همچنين نظر به مطالعات اندك صورت گرفته در خصوص نحوه تأثير آبگريزي خاك بر ساختمان خاكدانهها طراحي و به مرحله اجرا درآمد. مواد و روشها: نمونههايي از اعماق 5-0، 10-5 و20-10 سانتيمتري از خاك تحت پوشش گونههاي درختي شامل كاج تدا (Pinus taeda)، دارتالاب (Taxodium distichum)، ارس (Juniperus polycarpos)، توسكا (Alnus glutinosa)، بلوط بلندمازو (Quercus castaneifolia) و سفيدپلت (Populus caspica) جمعآوري گرديد. در اين نمونهها مخازن كربن آلي به تفكيك ذرات اوليه خاك، ميزان آبگريزي، اسيديته و ميانگين وزني قطر خاكدانه اندازهگيري و پس از تجزيه واريانس دوطرفه، دادهها بر اساس متغيرهاي مستقل(گونه درختي و عمق) در قالب طرح كاملا تصادفي با آرايش فاكتوريل مورد آناليز آماري قرار گرفته و جهت بررسي وضعيت ارتباط ميان صفات مورد اندازهگيري از همبستگي پيرسون استفاده گرديد. يافتهها: نتايج اوليه بيانگر تأثير گونههاي درختي و عمق بر ميزان خاصيت آبگريزي خاك و صفات اندازهگيري شده مورد بررسي ميباشد. بيشترين زمانهاي ثبت شده براي وضعيت آبگريزي خاك در ضخامت 50 سانتي متري ثبت شد. از ميان گونههاي مورد بررسي، كاج تدا، دارتالاب و ارس داراي بيشترين تنوع كلاسهاي آبگريزي بودند به طوري كه نمونههاي با زمان آبگريزي بيش از يك ساعت صرفاً در لايه 50 سانتي متري و در خاك تحت پوشش كاج تدا و دارتالاب به ترتيب با مقادير 13/3 و 3/33 درصد نمونههاي جمع آوري شده مشاهده گرديد و كمترين آن در نمونههاي درختان سفيدپلت، توسكا و بلوط اندازهگيري شد. با افزايش عمق خاك، زمان آبگريزي در تمامي گونهها كاهش يافت به گونهاي كه 82/22 درصد از كل نمونههاي جمع آوري شده از عمق 20-10 سانتيمتري داراي زمان آبگريزي 50 ثانيه بودند. عليرغم وجود همبستگي ميان كربن آلي كل و آبگريزي (r=0.19, P 0.01) نتيجهگيري: وجود همبستگي معنيدار ميان آبگريزي با ميزان كربن آلي جزء شن بيانگر تجمع تركيبات كربنه آبگريز در جزء شن بوده لذا اين بخش از كربن آلي كنترل كننده ميزان آبگريزي خاك محدوده مورد مطالعه ميباشد. با اين وجود كاهش پهاش خاك و همچنين درجه پوسيدگي مواد آلي ميتواند بر كيفيت ماده آلي خاك اثر گذاشته و متعاقب آن منجر به كاهش خاصيت آبگريزي خاك گردد. عليرغم نقش مواد آلي و جزء آبگريز آن در تشكيل و پايداري خاكدانهها ولي كيفيت نامطلوب ماده آلي، وجود پهاش پايين و تشكيل خاكدانههاي كوچك در خاكهاي تحت پوشش درختان سوزنيبرگ ايجاب ميكند كه در انتخاب درختان سوزنيبرگ براي پروژههاي جنگلكاري و فضاي سبز اين موارد در نظر گرفته شود.
عنوان نشريه :
مديريت خاك و توليد پايدار
عنوان نشريه :
مديريت خاك و توليد پايدار