عنوان مقاله :
تركيب روشهاي نقشهبرداري مرسوم و زمينآماري براي تخمين برخي از ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي خاك (مطالعه موردي: منطقه ساردوئيه، استان كرمان)
پديد آورندگان :
فاريابي ، زهرا دانشگاه ولي عصر (عج) رفسنجان , فاريابي ، زهرا دانشگاه ولي عصر (عج) رفسنجان , اسفنديارپور بروجني ، عيسي - - , اسفنديارپور بروجني ، عيسي - - , شكفته ، حسين - گروه علوم خاك دانشگاه ولي عصر (عج) رفسنجان , شكفته ، حسين - گروه علوم خاك دانشگاه ولي عصر (عج) رفسنجان , شيراني ، حسين - گروه علوم خاك دانشگاه ولي عصر (عج) رفسنجان , شيراني ، حسين - گروه علوم خاك دانشگاه ولي عصر (عج) رفسنجان
كليدواژه :
تغييرپذيري مكاني خاك , روش ژئوپدولوژي , كريجينگ , نقشهبرداري سنتي خاك
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: خاكها داراي ويژگيهاي فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي بسيار متنوعي هستند كه نوع و مقدار تغييرات اين ويژگيها در رابطه با عمليات كشت و كار محصولات كشاورزي از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. بهمنظور مديريت بهينه خاك، نياز به دانستن اين ويژگيها ميباشد؛ اما از آنجا كه اندازهگيري اين ويژگيها در آزمايشگاه و آن هم براي يك سطح وسيع، بسيار هزينهبر است، نياز به برآورد توزيع مكاني آنها احساس ميگردد. پژوهش حاضر به تخمين برخي از ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي خاك در واحدهاي نقشه ژئوفرم بخشي از اراضي منطقه ساردوئيه استان كرمان با كاربرد روشهاي سنتي نقشهبرداري خاك، كريجينگ، و تركيب اين دو شيوه در قالب يك تخمينگر واحد پرداخته و نتايج دو روش با يكديگر مقايسه شده است.مواد و روشها: از خاك سطحي (عمق صفر تا 30 سانتيمتري) 150 نقطه مشاهداتي با ميانگين فاصله 200 متر در قالب يك الگوي نمونهبرداري تصادفي طبقهبنديشده، نمونهبرداري شد. همچنين، با استفاده از سيلندر، نمونههاي دستنخورده از هر موقعيت مشاهداتي برداشت گرديد. پس از هواخشك نمودن نمونههاي برداشتشده و عبور آنها از الك دو ميليمتري، تجزيههاي آزمايشگاهي لازم بر روي آنها انجام شد. پس از محاسبه مقادير تخميني و واريانس خطاي متغيرهاي مطالعاتي با استفاده از تخمينگرهاي مورد نظر، اعتبارسنجي آنها با استفاده از شاخصهاي آماري ضريب تبيين و جذر ميانگين مربع خطاي نسبي انجام گرفت.يافتهها: تمامي ويژگيهاي مورد مطالعه، بهجزء چگالي ظاهري و واكنش خاك، از تغييرپذيري متوسط برخوردار بودند. ساختار مكاني همه متغيرهاي مورد مطالعه بهجزء درصد حجمي ذرات درشت، درصد ماده آلي و قابليت هدايت الكتريكي كه ساختار مكاني قوي داشتند، از نوع متوسط بود و مدلهاي كروي و نمايي بهخوبي توانستند ساختار مكاني ويژگيهاي خاك را مدلسازي كنند. دامنه اين مدلها براي ويژگيهاي مختلف از حدود 450 متر براي ظرفيت زراعي تا 1945 متر براي واكنش خاك متغير بود. با توجه به اينكه ميانگين دامنههاي ويژگيهاي مورد مطالعه، حدود 880 متر بود؛ ميتوان اين فاصله را بهعنوان فاصله بهينه نمونهبرداري براي مطالعات آتي در اين منطقه مد نظر قرار داد.نتيجهگيري: نتايج نشان داد زماني كه كلاس همبستگي مكاني يك متغير، قوي باشد؛ استفاده از تخمينگر كريجينگ و روش تركيبي، تخمين موفقيتآميزي از آن ويژگي را به همراه خواهد داشت. بهعلاوه، در چنين وضعيتي، كاربرد تخمينگر تركيبي منجر به كاهش قابل توجهي در ميزان اُريب تخمينها شد. از سوي ديگر، استفاده از روش تركيبي براي تخمين ساير ويژگيهاي خاكهاي منطقه مطالعاتي كه كلاس همبستگي مكاني متوسط داشتند از ارجحيت قابل توجهي نسبت به دو تخمينگر ديگر (نقشه ژئوفرم و نقشه كريجينگ) برخوردار نبود.
عنوان نشريه :
مديريت خاك و توليد پايدار
عنوان نشريه :
مديريت خاك و توليد پايدار