عنوان مقاله :
سالك و مبارزه با آن در دوران معاصر تاريخ ايران
عنوان به زبان ديگر :
Cutaneous leishmaniasis and Attempts to Con-trol it in the Contemporary Iranian History
پديد آورندگان :
عليمحمديان، محمدحسين انستيتو پاستور ايران - بخش ايمنولوژي
كليدواژه :
ليشمانيا ماژور , واكسنهاي كشته شده , مبارزه با سالك در ايران , واكسنهاي زنده سالك در ايران
چكيده فارسي :
سالك جزو بيماريهاي مشترك بين انسان و حيوان بوده و توسط انگلهاي پروتوزوائي به نام ليشمانيا به وجود ميآيد. در ايران عامل بيماريزائي سالك دو گونه مهم از ليشمانياهاست: الف – ليشمانيا ماژور (Leishmania major) و ب- ليشمانيا تروپيكا (Leishmania tropica). اين بيماري در ايران در طي قرون گذشته كاملاً شناخته شده بوده و در آثار دانشمندان برجسته علوم پزشكي ايران از جمله ابنسينا و بهاءالدوله رازي راههايي براي تشخيص و درمان آن ارائه شده است. در دوره قاجار؛ در پي ورود دانش نوين پزشكي به كشور تغييرات عمده در شناخت ايرانيان از بيماريها به وجود آمد، شناخت اين بيماري نيز دگرگون شد و راههاي جديدي براي مبارزه با آن به وجود آمد. نخستين گزارشهاي جديد درباره اين بيماري بهوسيله پزشكان اروپايي ساكن ايران ارائه شده است. طي سالهاي 1320 خورشيدي به بعد در سايه كوشش گروهي از محققان برجسته ايراني كوششهاي مهمي براي مبارزه با اين بيماري انجام شد. در دوران جنگ تحميلي عراق با ايران بيماري در بين گروههاي عظيم انساني (رزمندگان) شيوع پيدا كرد و مقامات بهداشتي كشور مجبور شدند راههاي مختلفي براي مبارزه با بيماري را بيازمايند كه مهمترين آنها تزريق واكسن زنده ليشمانيا به رزمندگان بود. با اين حال با پايان جنگ تحميلي تزريق اين واكسن ادامه نيافت و بررسي روي واكسن كشته ليشمانيا جايگزين آن شد و مراحل مختلف آن مورد ارزشيابي و كارآزمائيهاي باليني قرار گرفت. سرانجام اين بررسيها منجر به انتشار تعداد زيادي مقالات علمي در كشور شد. در اين نوشته با نگاه اجمالي به تاريخچه و سابقه بيماري سالك در ايران، بر مهمترين تلاشهاي انجام شده براي مبارزه و كنترل اين بيماري تمركز شده است.
چكيده لاتين :
Cutaneous leishmaniasis is a zoonotic disease caused by two species of Leishmania major and L. tropica in Iran. The disease has been known and treated in Iran by many of the most prominent Iranian physicians including Avicenna and Rhazess over the past centuries. In Qajar era, following the introduction of modern medical knowledge, and major changes in our understanding of diseases, the diagnostic and treatment methods were changed. The first new reports on this disease were provided by European physicians living in Iran. During the 1940s, some prominent Iranian researchers began to study the epidemiology, treatment and laboratory specification of the disease in different parts of the country. Due to the outbreak of the disease during the Iraq-Iran war in a dense human population (soldiers), health authorities had to try different ways to control the disease. Most importantly, soldiers were injected with live parasite vaccine. However, this procedure did not continue after the war, and immunization with inactivated vaccine replaced it and passed different phases of clinical trials. Finally, these studies were published as scientific papers. The present paper summarizes the history and control of leishmaniasis in Iran.