رابطه حمايت اجتماعي و سازگاري زناشويي با سلامت روان زنان شاغل در يك سازمان دولتي

The relationship between social support and marital adjustment and mental health of women in a government organization

زمينه و هدف : هدف از پژوهش بررسي رابطه حمايت اجتماعي و سازگاري زناشويي با سلامت روان زنان متأهل شاغل در يك سازمان دولتي مي باشد. روش بررسي : اين مطالعه توصيفي تحليلي از نوع كاربردي است. جامعه آماري را كاركنان زن متاهل شاغل در يك سازمان دولتي در سال 1395 تشكيل مي دادند كه طبق فرمول كوكران 250 نفر به روش تصادفي ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوري اطلاعات پرسشنامه هاي استاندارد ارزيابي حمايت اجتماعي شربورن و استوارت ، مقياس سازگاري زناشويي اسپانير و پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ بود. براي تجزيه و تحليل داده ها از آزمون هاي t تك متغيره، همبستگي پيرسون و رگرسيون به منظور آزمون فرضيات استفاده شد. يافته ها : نتايج نشان داد حدود 65 درصد از افراد شركت كننده در مطالعه نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه سلامت عمومي كسب كردند و اين يافته نشان مي دهد جمعيت مورد مطالعه از وضعيت سلامت روان مطلوبي برخوردار نيستند. همچنين مشخص گرديد با بهبود حمايت اجتماعي و سازگاري زناشويي، سلامت روان زنان شاغل افزايش مي يابدو حدود 70 درصد تغييرات سلامت روان توسط مولفه هاي حمايت اجتماعي و سازگاري زناشويي قابل پيش بيني است. نتيجه گيري : با توجه به تأثيرگذاري حمايت اجتماعي و سازگاري زناشويي بر سلامت روان زنان شاغل، ارائه آموزش و مشاوره كافي و مستمربه زوجين قبل و بعد از ازدواج و تمركز بر ارتقاء حمايت اجتماعي با هدف ارتقاء كيفيت و كميت شبكه هاي حمايتي مي تواند باعث تقويت اثرات محافظتي شود.

Background:The aim of this study was to assess the correlation between social support, marital adjustment, and mental health of a population of women employed in a governmentally funded office. Methods:In this descriptive-analytic study performed in 2016, 250 married women were chosen from employees of a governmentally funded office by simple randomization as the study population. The Sherborne and Stewart Social Support Questionnaires, the Spanier Marital Adjustment Questionnaire, and the Goldberg General Health Questionnaire (GHQ) were applied for collecting data. One-sample T-test, and the Pearson correlation coefficient (regression analysis) were used for data analysis Results:Study results showed that about 65 percent of the women in our sample, scored above the cut-off point in the GHQ questionnaire, showing unfavorable mental health among them. Also, with the enhancement of social support and marital adjustment, mental health was improved to an extent of 70 percent. Conclusion:Regarding the correlation between social support, marital adjustment, and mental health among the study population, it can be suggested that presenting couples with adequate education and counselling before and after marriage and focusing on the enhancement of social support with the aim of improving their social networks, will strengthen the protective effects of them.