تأثير حمايت اطلاعاتي بر احساس رضايت مراقبان خانوادگي بيماران مبتلا به سكته مغزي همي‌پلژيك از دريافت اطلاعات

The Effect of Informational Support on Satisfaction of Family Caregivers of Patients with Hemiplegic Stroke from Receiving Information

مقدمه: رضايت خانواده بيماران يكي از معيارهاي سنجش كيفيت عملكرد پرستاران است. با توجه به رضايت پايين خانواده‌هاي بيماران سكته مغزي از اطلاعات دريافتي، اين مطالعه با هدف بررسي تأثير حمايت اطلاعاتي بر احساس رضايت مراقبان خانوادگي بيماران مبتلا به سكته مغزي همي‌پلژيك از دريافت اطلاعات انجام شد. روش كار: در اين مطالعه نيمه‌تجربي دو گروهيِ قبل و بعد، 78 مراقب خانوادگي بيماران سكته مغزي همي‌پلژيك، بستري‌شده در بخش نورولوژي بيمارستان فرشچيان همدان (1396)، به‌صورت نمونه‌گيريِ در دسترس انتخاب و به‌صورت مستمر در دو گروه مداخله (40 نفر) و كنترل (38 نفر) قرار گرفتند. ﻣﺪاﺧله ﭘﮋوﻫﺶ از روز سوم تا يازدهم بستري اداﻣﻪ داﺷﺖ كه طي آن اطلاعاتي در مورد بخش، وسايل، وضعيت بيمار و نحوه مراقبت از بيمار در منزل، به‌صورت فردي و گروهي، به اعضاي گروه مداخله ارائه شد و اعضاي گروه كنترل فقط مراقبت‌هاي روتين را دريافت كردند. ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﻣﯿﺰان احساس رضايت ﻣﺮاﻗبان اﻧﺪازه‌ﮔﯿﺮي شد. اﺑﺰار ﮔﺮدآوري داده‌ﻫﺎ عبارت بود از: ﭘﺮﺳش‌نامه مشخصات دموگرافيك و پرسش‌نامه پژوهشگرساخته سنجش رضايت‌مندي از اطلاعات دريافتي. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS نسخه 16 تجزيه‌وتحليل شد. يافته‌ها: هردو گروه از نظر متغييرهاي دموگرافيك يكسان بودند. بين نمره رضايت قبل (21±79/15) و بعد از مداخله (9/93±121/4)، در گروه مداخله و بين نمره دو گروه مداخله و كنترل، بعد از مداخله، تفاوت آماري معناداري مشاهده شد ( 0/001> P). نتيجه‌گيري: حمايت اطلاعاتي احساس رضايت مراقبان خانوادگي بيماران مبتلا به سكته مغزي را از دريافت اطلاعات افزايش مي‌دهد. ازاين‌رو پيشنهاد مي‌شود پرستاران به حمايت اطلاعاتي، به‌عنوان مداخله پرستاري مهم، توجه ويژه داشته باشند.

Introduction: Satisfaction of patients’ families is one of the criteria for assessing the quality of nurses’ performance. Considering the low satisfaction of stroke patient’s families in received information, the present study was done to determine effect of informational support on satisfaction of family caregivers of patients with hemiplegic stroke from received Information. Methods: In this semi-experimental study, 78 family caregivers of patients with hemiplegic stroke admitted to the neurology department of Farshchian (Sina) Hospital of Hamadan (2017), were selected by Convenience sampling, and were divided continuously into two groups: control (n=38) and intervention (n=40). The research intervention was conducted from third to eleventh day of hospitalization. Information was provided about the department, equipment, patient status, home care individually and as a group method. The control group received routine care. Satisfaction of family caregivers was measured before and after the intervention in both groups. The data collecting tool was a questionnaire of demographic characteristics of the caregiver and patient, a researcher-made questionnaire to assess the satisfaction analyzing the received information. Data were analyzed using SPSS16. Results: Groups were similar in terms of demographic variables. There was a significant difference between before (79.15±21) and after (121.4±9.93) intervention at satisfaction scores in intervention group, and between the two groups (intervention and control) after intervention (P<0.001). Conclusion: Informational support is effective on increasing the satisfaction of family caregivers of patients with stroke. Therefore, informational support is recommended as an important nursing intervention.