عنوان مقاله :
بازشناسى توانايى احساس » براى خلق يك معمارى زنده با استناد به آراى كريستوفر الكساندر
پديد آورندگان :
رحمانى, مهسا دانشگاه شهيد بهشتي , نادرنژاد، امين دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
كريستوفر الكساندر , حضور يك«من» مفهوم جديدى از طبيعت ماده , آزمون آينة خويشتن , حضورى بودن يك چيز , احساسات انسانى و زندگى ساختارها
چكيده فارسي :
برانگيخته شدن احساس مقوله اى است كه در دامنة وقايع روزانة هر فرد به چشم مي خورد. حالتى كه در تجربه بسيار ساده، اما در بيان با محدوديتهايى روبه رو است. همه مي دانيم كه دنياى امروز، احساس و برانگيخته شدن آن را مقوله اى متناظر با جنبه هاى كيفى امور مي پندارد و نتايج حاصل از آن را نسبى تلقى ميكند و از اين رو بررسى جامع يك چيز را به تحليل هاى كمى آن محدود مي كند. در اين ميان بي شك پاسخ نگاه كميت گراى معاصر به اين سؤال كه «آيا ميتوان تحريك احساس را معيارى قابل اعتماد براى سنجش كارايى همه جانبة يك چيز تلقى كرد؟» ، منفى است. به همين دليل نگارندگان مقالة پيش روى سعى دارند تا با ردّ اين تفكر نادرست (با استناد به آراى الكساندر)، احساس را به مثابه ابزارى قدرتمند معرفى كنند؛ آنچه كه در صورت بازشناسى صحيح، منجر به قضاو ت هاى قطعى، عينى، و دقيق (با معيار احساس) خواهد شد. بدون ترديد اين تعريف متفاوت از احساس نيازمند اثبات، آن هم به شيو ه اى منطقى، براى جهان كنونى است. براى اين منظور محوريت مقاله بر جستجوى چگونگى سازوكار احساس، براى فراهم كردن زمينة اين اثبات، استوار مي شود. در اين روند (اثبات منطقى) فهم سير متراتب چگونگى تحريك احساس، چنان پيش مي رود كه درنهايت منجر به تغيير جهان بينى كنونى ما مي شود و پذيرش آن را ضرورى مي نمايد. بديهى است كه اين مسير به هم پيوسته از تحريك احساس تا تغيير جهان بينى مقوله اى است كه نيازمند رمزگشايى دقيق ترى براى مقبوليت معاصر است. كريستوفر الكساندر از معدود افرادى است كه توانسته به ترسيماتى دقيق از اين موضوع پيچيده نايل آيد. او با آشكارسازى روابط پنهان در هنگام تحريك عميق احساس، نه تنها موفق به معرفى آن شده، بلكه درهاى ممنوعة بسيارى را نيز براى ما باز كرده و تا تغيير نگاه كنونى ما نسبت به جهان پيش رفته است. با اين اوصاف، در اين مقاله كوشش مي شود تا با طرح چهار سؤال كليدى در حيطة احساس و پاسخ متناظر به آ نها، از گنجينة انديشة الكساندر، زمينة درك هرچه آسا نتر اهميت احساس و مسائل پشت پردة آن فراهم گردد. ضمناً انتهاى هر بخش از پژوهش نيز با ابياتى ختم گرديده تا براى خواننده علاوه بر رديابى رد پاى انديشة الكساندر در زمينة فرهنگى خويش، فرصت تأمل بيشترى براى بازگشت و بهره گيرى از آ نها فراهم آيد.