عنوان مقاله :
بررسي و مقايسه رمان هاي شازده احتجاب هوشنگ گلشيـري و نامها و سايه هاي محمدرحيم اخوت براساس نظريه جفري ليچ
پديد آورندگان :
صيدي ، كريم دانشگاه ايلام , صيدي ، كريم دانشگاه ايلام
كليدواژه :
هنجارگريزي , رمان , شازده احتجاب , نامها و سايه ها , جفري ليچ
چكيده فارسي :
روش تحليلي كه جفري ليچ براي بررسي زبان يك متن در پيش مي گيرد، در حقيقت يك روش زبان شناختي است. او معتقد است كه اثر در درون خود ويژگي هاي برجسته اي دارد كه شاعر يا نويسنده آنها را گزينش كرده و همين نظام سبب تمايز آثار مختلف با يكديگر مي گردد. ليچ در تقسيمبندي خـود، فراهنجـارهـا را بـه دو نـوع زباني و معنايي دسته بندي كرده كه گونۀ زباني آن شامل هنجارگريزيهاي واژگاني، دستوري، نوشتاري، گويشي، سبكي و زماني است. در اين پژوهش، با استفاده از نظريۀ ليچ و وارد كردن شاخص هاي ادبيت مكتب فرماليسم، دو رمان فارسي با فاصلۀ زماني چهل ساله بررسي شده است تا ويژگي هاي ادبي آنها استخراج شود. ويژگي هاي اين آثار در حيطه هايي همچون ميزان حركت در معيارهاي ادبيت متن، واژگان خارج از زبان معيار مانند به كارگيري واژگان قديمي، واژگان بومي و خلق واژگان جديد بررسي شده است. حاصل مطالعات نشان مي دهد كه در رمان شازده احتجاب، هوشنگ گلشيري بيشتر به دشوارنويسي روي آورده، در حالي كه اخوت در رمان نام ها و سايه ها به روان نويسي گرايش داشته است. در حيطۀ واژگاني در دو نسل، نويسندگان اغلب به واژگان زبان معيار وفادار مانده اند. در زمينۀ خلق واژگان جديد تفاوتي در دو نسل ديده نمي شود. از نظر مقايسه بين دو نسل مي توان گفت كه نسل دوم (دهه80) نسبت به نسل اول (دهه40)، نقض قواعد هنجاري را به شيوۀ متعادل تري دنبال مي كند، تا كمتر در جهت دشوارسازي زباني باشد.
عنوان نشريه :
دوفصلنامه مطالعات داستاني
عنوان نشريه :
دوفصلنامه مطالعات داستاني