شناسايي عوامل موثر بر نارضايتي شغلي معلمان ابتدايي شهر بجنورد

Identifying of effective factors on job dissatisfaction of primary school teachers in Bojnord city

زمنيه و هدف: احساس رضايتمندي شغل از اساسي ترين مؤلفه هاي بهداشت رواني و يكي از مهمترين عوامل در موفقيت شغلي مي باشد. هدف پژوهش حاضر شناسايي عوامل مؤثر بر نارضايتي شغلي معلمان ابتدايي شهر بجنورد مي باشد. روش بررسي: در اين پژوهش توصيفي- همبستگي، جامعه آماري كليه معلمان مقطع ابتدايي شهر بجنورد بودند كه در سال تحصيلي 94-1393 مشغول به فعاليت بودند (653=N). تعداد 200 نفر از آنها با استفاده از روش خوشه اي چند مرحله اي به عنوان نمونه انتخاب شدند. شركت كنندگان در اين پژوهش با استفاده از پرسشنامه سنجش عوامل مؤثر بر نارضايتي شغلي مورد سنجش قرار گرفتند. براي تحليل داده ها از روش تحليل عامل اكتشافي با مولفه هاي اصلي با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و تحليل عامل تاييدي با كمك نرم افزار AMOS نسخه 22 استفاده گرديد. يافته ها: نتايج حاصل از تحليل عامل با روش چرخش واريماكس منجر به استخراج سه عامل قوي با محتواي نارسايي مديريت (27 ماده)، عوامل فردي (12 ماده) و كمبود عوامل رفاهي (9 ماده) شد كه اين سه عامل 41/07 درصد واريانس كل را در بر مي گيرد. در گام بعدي به منظور تبيين مدل مفهومي، تحليل عامل تأييدي روي ماده ها انجام شد. نتايج نشان داد پرسشنامه سنجش عوامل موثر در نارضايتي شغلي از سه سازه مكنون وزيربنايي ساخته شده است. شاخص هاي الگوي تحليل عاملي تأييدي نشان داد كه الگو داراي برازش قابل قبولي است. نتيجه گيري: پژوهش حاضر اهميت سه عامل نارسايي مديريت، عوامل فردي و كمبود عوامل رفاهي را به عنوان عوامل موثر بر نارضايتي شغلي معلمان مقطع ابتدايي شهر بجنورد نشان داد. لذا متوليان نظام آموزش و پرورش مي توانند در برنامه ريزي هاي خرد و كلان سازمان بر اين عوامل تأكيد كنند.

Background and aims: Job satisfaction is one of the most basic components of mental health and an important factor in career success. The aim of this study was identification of effective factors on job dissatisfaction of primary school teachers of Bojnord city. Methods: In this descriptive – correlation study, the population were all primary school teachers that who were working in 2015 (N= 653). 200 teachers were selected by the use of multistage cluster sampling method. Participants in this study were measured by "measuring factors influencing job dissatisfaction questionnaire". In order to analyze the data, the exploratory factor analysis with principal components was performed through SPSS v.22 software and the confirmatory factor analysis was performed using AMOS v.22 software. Results: Principal components analysis using varimax rotation yielded a three-factor solution of improper management (27 items), individual factors (12 items) and lack of welfare agents (9 items) that jointly accounted for 41.07 percent of the total variance. The next step to explain the concept, confirmatory factor analysis was performed. The results showed job dissatisfaction questionnaire building from three construct latent. Indices of confirmatory factor analysis model showed that the model has an acceptable fit. Conclusion: The results of this study showed the importance of improper management, individual factors and lack of welfare agents as factors that have influence on job dissatisfaction of primary school teachers in Bojnord city. Therefore, custodians of educational system for micro and macro planning may rely on these variables.