عوامل اجتماعي موثر بر همزيستي گروههاي قومي در تالش

بدون عنوان

اين پژوهش با عنوان عوامل اجتماعي موثر بر همزيستي گروههاي قومي در تالش به بررسي روابط اقوام موجود در جامعه تالش(منطقه اي قومي در شمال ايران)، پرداخته است. تعدد اقوام و كشمكش هاي مختلف قومي در طول تاريخ ايران نشان دهنده شرايط مستعد تنش ها و ايجاد مساله اجتماعي است. چگونگي همزيستي اقوام، از جمله، ترك، تالش، كرد، تات و گيلك با مذاهب مختلف اسلامي، در كنار يكديگر با حداقل درگيري ها و ريشه هاي اين همزيستي مي تواند، منازعات قومي را به عنوان يك مساله اجتماعي، سياسي و فرهنگي كاهش دهد. اين پژوهش با روش اسنادي و تكيه بر منابع مكتوب، مصاحبه عميق، مشاهده مشاركتي و رهيافت تحليلي در حوزة جامعه شناسي و استفاده از روش اكتشافي در تحليل و توصيف اطلاعات و روش كمي جهت اثبات تجربي صورت گرفته است. پس از جمع آوري داده ها و اطلاعات مورد نياز پژوهش، تركيبي از نظريه هاي بسيج سياسي وبر، مبادله، همبستگي دوركيم، همانند سازي، كنش متقابل نمادي و كثرتگرايي قومي در بررسي و تهيه مدل همزيستي اجتماعي در تالش، فراخواني شده اند. پس از محقق شدن همزيستي گروهي، انتقال ويژگي هاي آن، با فراخواني نظريه كنش متقابل نمادي قابل تحليل است. هر چند پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي در اين زمينه حاصل شده، اما جهت رسيدن به حد مطلوب و ايده ال، راهكارهايي ارائه گرديده كه اميد است مورد توجه برنامه ريزان و مسئولان قرار گيرد. خلاصه ماشيني: مشاركت گروههاي قومي در ساخت جامعه در عين پايبندي به آيين هاي خاص قومي توضيحات هر كدام از اين موارد با ذكر چند مصاحبه از نمونه هاي فراوان ارائه مي گردد: تجربه حوادث سياسي مشترك (بسيج سياسي ): با مروري بر پيشينه تاريخي روابط قومي در بين گروههاي تالش ، ترك ، كرد، گيلك و تات در مي يابيم كه اين افراد در دوران جنگ و ستيز با يكديگر، خاطرات و تجربيات مشتركي داشته اند، بعدها در دوران قطع روابط نيز تجربيات ديگري كسب نموده و به مرور زمان و بعد از بهبود روابط ، تجربيات ديگري به صورت مشترك در بين هركدام از گروههاي قومي شكل گرفته كه در تاريخ هر قوم به عنوان ويژگي بارز دوران گذشته ، ثبت گرديده است . در اين پژوهش ، زمينه هاي همزيستي گروههاي قومي در منطقه تالش ، از جمله پيشينه روابط و تجربه مشترك سياسي ، نقش مبادله در اقتصاد، همياري و خويشاوندي ، انواع آداب و رسوم ، دين و مذهب ، راهها و ارتباطات ، جامعه پذيري و اجتماعي كردن ، قانون اساسي و نقش دولت در همزيستي به تفصيل و بر پايه اسناد و مدارك تاريخي و پژوهشي مورد بررسي قرار گرفته و سپس اطلاعات و اسناد به دست آمده مورد تحليل قرار گرفته است ، و سرانجام تمامي رابطه ها و ريشه هاي احتمالي و اصلي كشف و نظريه هاي متناسب با داده هاي پژوهش فراخواني شده و مدل مناسبي جهت همزيستي گروههاي قومي ارائه شده است .

بدون چكيده