چكيده فارسي :
زمينه و هدف: يكي از شروط اساسي يادگيري، توجه كرن است و كودك پيش از آن‌كه فرايند يادگيري را آغاز كند، بايد بر تكليف توجه كند؛ بنابراين هدف از پژوهش حاضر، بررسي تأثير بسته آموزشي- شناختي دانشگاه يوتا بر ابعاد توجه پايدار، انتخابي، و انتقالي كودكان خردسال بود.
روش: روش اين پژوهش از نوع نيمه آزمايشي با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 24 كودك 4 تا 5 سال از مهدكودك‌هاي شهرستان بابلسر در سال 1395 بود كه به روش نمونه گيري در دسترس و بر حسب شرايط ورود به پژوهش انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمايش و گواه جايدهي شدند. قبل از آموزش پيش آزمون هاي ويسكانسين (گرانت و برگ، 1948)، استروپ (ريدلي استروپ، 1935) و عملكرد مداوم (رازولد، 1956) بر روي هر دو گروه به طور همزمان اجرا شد، سپس آزمودني هاي گروه آزمايش به مدت 20 جلسه 45 دقيقه اي، روش هاي آموزش شناختي را دريافت كردند، اما گروه گواه هيچ گونه مداخله اي را دريافت نكرد. در نهايت هر دو گروه در مرحله پس آزمون نيز مورد ارزيابي مجدد قرار گرفتند.
يافته‌ها: نتايج حاصل از تحليل كواريانس چندمتغيري نشان داد بين ميانگين نمرات گروه آزمايش و گواه در ابعاد توجه انتخابي و انتقالي در سطح تفاوت معناداري وجود دارد (0/05> p ).
نتيجه‌گيري: با توجه به اينكه توجه و ابعاد آن به عنوان يكي از مهارت‌هاي شناختي اساسي هستند بنابراين بر اساس نتايج پژوهش حاضر، بسته آموزشي – شناختي دانشگاه يوتا با در نظر گرفتن آموزش مهارت‌هاي شناختي موجب افزايش توان توجه در كودكان خردسال شده است.
چكيده لاتين :
Background and Purpose: Attention is one of the essentials conditions of learning, and before starting the process of learning, the child must pay attention to the task. Therefore, present study was conducted to examine the effect of learning and cognition program of University of Utah on the (sustained, selective and shifting) dimensions of attention in young children. Method: It was a semi-experimental study of control group design. The study sample consisted of 24 children in the 4-5 age range presenting the kindergartens of Babolsar in 2016, selected through convenience sampling based on entrance conditions of the research and randomly assigned to either the experimental or the control group. Wisconsin card sorting test (Grant and Berg, 1948), Stroop (Ridley Stroop, 1935), and continuous performance test (Rozvold, 1956) were performed on both groups simultaneously. Then, the experimental group underwent twenty 45-minute sessions of learning and cognition program of University of Utah, while the control group received no training. Finally, the posttest was performed for both groups. Results: Results of the multivariate analysis of covariance (MANCOVA) showed that there was a significant difference in the mean score of experimental and control group in selective and shifting attentions (p <0.05). Conclusion: Whereas attention and its dimensions are considered as one of the essential cognitive skills; therefore, based on the results of the present study, it can be concluded that learning and cognition program of University of Utah, considering the training of cognitive skills, can increase the ability of attention in young children.
