نقش الگو‌هاي ارتباطي خانواده در پيش ‌بيني هوش هيجاني دانش‌آموزان با اختلال‌ يادگيري خاص

The Role of Family Communication Patterns in Predicting Emotional Intelligence of Students with Specific Learning Disorder

زمينه و هدف: دانش آموزان با اختلال يادگيري با وجود داشتن توانايي شناختي مطلوب، دچار مشكلات هيجاني- اجتماعي هستند و در مهارت هوش هيجاني ضعيف عمل مي كنند. محيط خانواده مي تواند نقش اساسي در تحول مهارت هوش هيجاني داشته باشد، از اين رو، پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش الگوهاي ارتباطي خانواده در پيش بيني هوش هيجاني دانش‌آموزان با اختلال يادگيري خاص انجام شد. روش: روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. شركت كنندگان پژوهش شامل 83 نفر از دانش آموزان تمامي مراكز اختلالات يادگيري شهر شيراز، در پايه هاي تحصيلي سوم تا ششم در سال تحصيلي 96-1395 بودند كه به شيوه در دسترس انتخاب شدند. يراي جمع­ آوري داده ها از پرسشنامه الگوهاي ارتباطي خانواده كوئرنر و فيتزپاتريك (2002) و پرسش‌نامه هوش هيجاني برادبري و گريوز (2005) استفاده شد. يافته ها: نتايج ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه جهت گيري گفت وشنود به صورت مثبت و جهت گيري همنوايي به صورت منفي با هوش هيجاني رابطه دارد (0/01>P). همچنين يافته هاي رگرسيون چندگانه نشان داد كه جهت گيري گفت­ و شنود پيش بيني كننده مثبت و معني دار (0/001>P) هوش هيجاني و خرده ­مقياسهاي آن، و جهت گيري همنوايي (0/05> p) پيش بيني كننده منفي و معني دار مديريت روابط و هوش هيجاني است. نتيجه گيري: با توجه به يافته‌هاي پژوهش مي‌توان بيان كرد كه كودكان با اختلال يادگيري خاص در خانواده هايي كه به بحث و تبادل نظر آزاد تشويق مي شوند مي توانند هوش هيجاني مطلوبي را تجربه كنند و بالعكس در خانواده هاي كه به طور مداوم همنوايي و يكسان بودن نگرشها و باورها تأكيد مي­ شود، مديريت روابط و هوش هيجاني ضعيف‌تري خواهند داشت.

Background and Purpose: Despite having desired cognitive ability, students with learning disorder suffer from social and emotional problems and act weakly in emotional intelligence skills. The family environment can play an essential role in the development of emotional intelligence skills. Family environment can play an essential role in the development of emotional intelligence skill. Therefore, the present study was conducted to investigate the role of family communication patterns in predicting emotional intelligence of students with specific learning disorder. Method: The study was of descriptive correlational design. The participants were 83 students studying at grades 3 to 6 in the learning disorder centers of Shiraz in the academic year of 2016-2017. They were selected through convenience sampling. To collect the data, family communication patterns questionnaire (Koerner & Fitzpatrick, 2002) and Emotional Intelligence Test (Bradberry & Greaves, 2005) were used. Results: The results of Pearson correlation coefficient showed that conversation orientation had a positive correlation with emotional intelligence (p<0.01), while the conformity orientation was negatively correlated with the emotional intelligence (p <0.01). Also, results of multiple regression indicated that conversation orientation was a positive significant predictor of emotional intelligence and its subscales (p<0.001); while, conformity orientation was a negative significant predictor of relationship management and emotional intelligence (p<0.05). Conclusion: According to the findings of the research, it can be stated that children with specific learning disorder who are encouraged to have free discussion and conversation in the family, can enjoy the desired emotional intelligence. In the contrary, children of families that continuously insist on conformity of beliefs and attitudes will have a weaker relationship management and emotional intelligence.