نقش سرمايه نمادين مبتني بر الگوي ايراني – اسلامي و مديريت دانش مشتري(دانشجو)(مورد مطالعه، اعضاي هيئت علمي دانشگاه دولتي سيستان و بلوچستان)

اين پژوهش به بررسي رابطه سرمايه نمادين مبتني بر الگوي ايراني – اسلامي استادان دانشگاه (اعضاي هيئت‌علمي دانشگاه) با كاربست نوآوري در مديريت دانش مشتري(دانشجويان) مي پردازد. روش: اين پژوهش به صورت توصيفي همبستگي است. جامعه آماري، اعضاي هيئت‌علمي دانشگاه سيستان و بلوچستان و برابر با 133 نفر است. داده ها از طريق پرسش نامه محقق ساخته و به صورت خوشه‌اي چندمرحله‌اي جمع آوري شده اند و نمونه پژوهش بر اساس جدول موگران برابر با 100 نفر در نظر گرفته شده است. آلفاي كرون باخ براي سرمايه نمادين و مديريت دانش مشتري برابر با 0.841، 0.749 است. نرم‌افزارهاي مورداستفاده در اين پژوهش spss 21 و lisrel 9.1 است. يافته‌ها: در اين راستا و براي بررسي اين عنوان 9 فرضيه تبيين شد كه به بررسي رابطه سرمايه نمادين مبتني بر الگوي ايراني –اسلامي استادان دانشگاه‌ دولتي اسلام با ابعاد كاربست نوآوري در مديريت دانش مشتري (استراتژي‌ها، منابع انساني، فرهنگ، ابزارهاي انتقال دانش مشتري، ابزارهاي كسب دانش، ابزار كسب دانش از مشتري، فرايند انتقال دانش مشتري، فرايند كسب دانش و فرايند كسب دانش از مشتري) پرداخته شد و ميزان اين روابط به ترتيب براي هركدام از فرضيات به ترتيب برابر با 0.51، 0.81، 0.76، 0.37، 0.41، 0.46، 0.33، 0.28، 0.49 است و تمامي روابط معنادار بوده و تاييد شدند. نتيجه‌گيري: هر چه استادان دانشگاهي سرمايه‌هاي نمادين مبتني بر الگوي ايراني – اسلامي بيشتري داشته باشند و به عبارتي رفتار، گفتار و پندارهاي مبتني بر الگوي اخلاقي و ديني داشته باشند، بيشتر از دانش مشتري‌هايي كه به سازمان وارد مي‌شود، بهره مند مي شوند و اين دانش را به كار مي‌بندند و توليداتي مناسب با نيازها و خواسته‌هاي مشتريان مي‌كنند و خود را موظف مي‌كنند كه خود و كاركنان مربوط به بخش آموزشي را ازنظر استراتژي‌ها و اطلاعات و فرهنگ و جوسازماني به سمت به‌روز شدن و به سمت سازمان يادگيرنده و ياددهنده و دانش‌بنيان سوق دهند