عنوان مقاله :
حل تعارضهاي اخلاقي در تجربه پديدارشناسانه ماندلباوم
پديد آورندگان :
فتحزاده ، حسن دانشگاه زنجان , ضميري ، عليرضا - -
كليدواژه :
پديدارشناسي اخلاق , عواطف , تعارضهاي اخلاقي , اصل اولويت واقعيتها , اصل جهانشمولي , اصل غائيت
چكيده فارسي :
حل نزاعها و تعارضهاي اخلاقي از اهداف هر نظريه اخلاقي است كه بهنوعي بر وجود عناصر مطلق در احكام اخلاقي اصرار ميورزد. نظريههاي وظيفهگرايانه در اخلاق از آنرو كه به وجود احكام مطلق و وظايف مستقل از فاعل اصرار دارند بيش از ديگر نظريهها درپي حل چنين نزاعهايي هستند. سنتهاي مختلف فلسفي اعم از قارهاي و تحليلي با روشهاي خاص خود به دنبال حل اين معضل هستند. موريس ماندلباوم فيلسوف تحليلي امريكايي از منظر تجربه پديدارشناسي اخلاقي با طرح يك نظام اخلاقي مستقل و تبيين اين نظام، هدف عملي فلسفه خود را حل تعارضهاي اخلاقي ميداند. خاستگاه اين تعارضها از نظر وي عوامل شناختياي هستند كه بر نحوه شكلگيري حكم اخلاقي تأثير ميگذارند. هرچند همواره نميتوان بر اين عوامل فائق آمد، ولي ميتوان اصولي را برشمرد كه اگرچه مطلق نيستند، در بسياري موارد به شيوهاي پديدارشناختي راهگشا هستند. از اين منظر «اصل اولويت واقعيتها»، «اصل جهانشمولي» و «اصل غائيت»، مجموعه اصولي هستند كه هنگام تغاير و اختلاف اخلاقي بهكار ميآيند. با توجه به اين اصول قصد داريم درواقع فراتر از نظريه هنجاري خاص ملاكي براي حل اختلافنظرهاي اخلاقي ارائه كنيم و اين اصول را با توجه به باورها و امور واقعياي كه احكام اخلاقي ناگزير از آنها برميخيزند، موجه سازيم. در اين مقاله پس از توضيح اجمالي راهحلهاي رايج بهويژه در سنت وظيفهگرايانه، به ارزيابي راهحلهاي ماندلباوم خواهيم پرداخت.