عنوان مقاله :
رابطه نفس و بدن از منظر دكارت و مرلوپونتي
پديد آورندگان :
رامين ، فرح دانشگاه قم , شفيعي ، راضيه دانشگاه قم , حسيني امين ، حسين دانشگاه وليعصر رفسنجان
كليدواژه :
دكارت , مرلوپونتي , بدن , نفس , اصالت نفس , اصالت بدن
چكيده فارسي :
موريس مرلوپونتي، اگزيستانسياليست و پديدارشناس فرانسوي، ميكوشد شكافي را كه در فلسفه دكارت درباره رابطه نفس و بدن پديد آمده بود، حل كند؛ ازاينرو روش جديدي در توصيف تجربه انسان در جهان ارائه كرد و به جاي تكيه بر ايدهها، ادراك حسي را پديدارشناسي كرد. وي در كتاب پديدارشناسي كه در آن از تأملات دكارت بسيار تأثير پذيرفته است، تمام تلاش خود را براي حل معضلات عقلگرايان و تجربهگرايان در اين زمينه به كار بست. مرلوپونتي معتقد است كه ادراكْ پديداري بدني است، نه رويدادي ذهني. نزد وي ما مدركهايي بدنمند هستيم. بدن جايگرفتن انسان در جهان، نظرگاه انسان به سوي جهان، لنگرگاه ما در جهان است. مرلوپونتي تمايز دكارتي درباره نفس و بدن و عالم مكانيكي دكارت را نميپذيرد. در اين تحقيق برآنيم با ذكر اشتراكها و اختلافهاي آراي مرلوپونتي و دكارت در بحث نفس و بدن، اصالت بدن در تفكر مرلوپونتي و اصالت نفس در انديشه دكارت را ارزيابي كرده و از اين رهگذر، سيماي كلي از نفسشناسي هريك را ترسيم كنيم. يافتههاي پژوهشي نشان ميدهد كه هر دو فيلسوف، در تبيين رابطه نفس و بدن ناموفق بودهاند.