عوامل مؤثر بر جذب كاربران ايراني در شبكه هاي اجتماعي مجازي (مطالعه موردي كاربران شبكه اجتماعي فيس بوك)

امروزه شبكه‌هاي اجتماعي به‌عنوان فرصت نقش مهمي در تعيين راه‌حل مسائل، اداره كردن تشكيلات، ارتقاي سطح رضايت مندي كاركنان و ميزان موفقيت افراد در رسيدن به اهدافشان در كليه سطوح از خانواده ها تا ملت ها ايفا مي‌كند كه نمونه آن فيس بوك با بيش از هشتصدميليون كاربر است. پژوهش حاضر از حيث هدف، پژوهشي كاربردي و از حيث نحوه گردآوري داده ها، پژوهشي توصيفي (غيرآزمايشي) به شمار مي‌آيد. از حيث ارتباط بين متغيرهاي تحقيق، بر نوعي رابطه علي دلالت دارد. روش انجام تحقيق پيمايشي است. اين پژوهش به طراحي مدلي بديع براي عوامل جذب مخاطب به شبكه هاي اجتماعي مجازي منجر شد. براي اين كار ابتدا راهبردهاي جذب در فضاي مجازي پس از تحليل محتواي مصاحبه هاي صورت گرفته با خبرگان و استادان و فعالان حوزه هاي مرتبط شناسايي و رتبه بندي شد و با عنايت به مدل نيازجويي(استفاده و رضايت مندي) و مدل پذيرش فناوري مدل اوليه پيشنهادي طراحي و سپس به‌وسيله پرسش نامه الكترونيكي داده ها جمع آوري و به‌وسيله مدل معادلات ساختاري تحليل عاملي مدل اثبات و مناسب تشخيص داده شد. بالاترين رتبه جذب كاربران ايراني به شبكه هاي اجتماعي مجازي مربوط به متغير سهولت و سادگي استفاده از شبكه ها، سپس متغير احساس لذت بردن و در پايين ترين مرتبه جذب، متغير احساس سودمندي از شبكه هاي اجتماعي رتبه بندي عوامل را تشكيل مي دهند.