ارزيابي هندسه و مشخصات نامنظمي توپوگرافي در تعميم نتايج تحليل لرزه‌ايزلزله منجيل در مناطق داراي خاك نوع دو

تجربيات به‌دست آمده از تخريب زلزله‌هاي اخير نشان‌دهنده اهميت شكل و هندسه توپوگرافي سطحي بر وسعت و شدت خرابي ساختمان‌ها و توزيع مكاني آن‌ها در حين زلزله دارد. فلسفه‌ي اهميت اين موضوع، الگوهاي رفتاري پيچيده براي عوارض توپوگرافي بوده كه منجر به ايجاد تفاوت­هاي قابل ملاحظه‌اي بين امواج گسيل شده از چشمه و امواج رسيده به سطح زمين مي‌شود. با توجه به حساسيت نتايج تحليل لرزه‌اي به خصوصيات هندسي بخصوص عوارض سطحي، تحليل‌هاي پارامتريك در حوزه خصوصيات هندسي تمركز بيشتري يافته و از طريق بي‌بعد ساختن نتايج خروجي، امكان تعميم نتايج به تركيبات متنوع از نظر هندسه و امواج برخوردي ميسر مي‌گردد. در مقاله حاضر براي چندين هندسه متفاوت، مطالعه‌ي عددي المان محدود با به‌كارگيري برنامه‌ي آباكوس (ABAQUS) انجام شده است. نتايج اين تحقيق به وضح نشان مي‌دهند پاسخ لرزه‌اي ساختگاه از نظر كيفي مشابه ولي از نظر كمي بسيار متفاوت است. اگر چه عموما از يك فاكتور بدون بُعد بنام ضريب شكل به عنوان مهمترين خصوصيت هندسي در تعيين پاسخ لرزه‌اي ناهمواري‌ها و توپوگرافي‌ها استفاده مي‌شود ولي در رابطه با توپوگرافي‌هاي با زاويه‌ي شيب متفاوت، فاكتور طول شيب توپوگرافي نيز بايد به عنوان يكي ديگر از خصوصيات هندسي تاثيرگذار در تقويت امواج لرزه‌اي مورد توجه قرار گيرد و  بررسي ضريب شكل به تنهايي در تعميم دادن نتايج، كافي و مناسب نخواهد بود.