بررسي رابطه تفكر استراتژيك و سرمايه فكري با گرايش به نوآوري سازماني در ميان مديران و كارشناسان اداره كل آموزش و پرورش استان تهران

هدف از انجام پژوهش بررسي رابطه تفكر استراتژيك و سرمايه فكري با گرايش به نوآوري سازماني مي‌باشد. پژوهش حاضر بر مبناي نوع، كاربردي و بر اساس روش، توصيفي تحليلي و از نوع همبستگي مي‌باشد. جامعه آماري تحقيق شامل كليه مديران و كارشناسان اداره كل آموزش و پرورش استان تهران و مناطق تابعه به تعداد 181 نفر بوده كه تمام اين افراد به عنوان حجم نمونه درنظر گرفته شده‌اند. براي جمع‌آوري داده‌ها از پرسشنامه استاندارد تفكر استراتژيك گلدمن (2001)، سرمايه فكري بونتيس (1998) و نوآوري سازماني جيمنز و همكارانش (2008) استفاده شده است. قابليت اعتبار پرسشنامه با استفاده از روش‌هاي روايي محتوا و روايي صوري و پايايي آنها با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ بررسي و تأييد شده است. نتايج حاصل از تحليل داده‌ها نشان داد كه تفكر استراتژيك و سرمايه فكري تأثير مثبت و معناداري بر گرايش به نوآوري سازماني دارند. ضمناً بر اساس نتايج تحقيق، توانايي تفكر استراتژيك در مقايسه با سرمايه فكري، تأثير بيشتري بر گرايش به نوآوري سازماني در ميان مديران ادارات آموزش و پرورش شهر تهران دارد. در مجموع با توجه به داده‌هاي گردآوري شده و تحليل‌هاي انجام شده، تمامي فرضيه‌ها و در نتيجه مدل مفهومي تحقيق پذيرفته شدند.