عنوان مقاله :
بررسي چيستي فلسفه تطبيقي
پديد آورندگان :
گندمي نصرآبادي ، رضا دانشگاه تهران
كليدواژه :
فلسفه تطبيقي , ماهيت , گستره , اهداف و ضرورت
چكيده فارسي :
براي ارائه مفهومي واضح و متمايز از فلسفه تطبيقي بايد به طور دقيق گفت كه فلسفه تطبيقي چيست و چه چيزي نيست. نظر به اينكه فهم معنا،ماهيت، اهداف و كاركردهاي فلسفه تطبيقي با فهم معنا، ماهيت، اهداف و كاركردهاي فلسفه ارتباط تنگاتنگي دارد از طريق بررسي نسبت فلسفه تطبيقي با فلسفه و نيز بيان ضرورت و اهداف آن مي توان بر نظرگاه متفكران در باب تطبيق پرتو افكند؛ اهداف بسياري براي فلسفه تطبيقي برشمرده شده كه مهم ترين آنها از قرار زير است: ارائه فهرستي از شباهت ها و تفاوت ها يا يكي از آن دو، نقب به گذشته و ايجاد فضاي سوم در حل مشكلات انسان معاصر، ايجاد ارتباط يا كشف ارتباط بين انديشه هايي كه در نگاه نخست غير مرتبط به نظر مي رسند، تعميق و ژرفا بخشي به انديشه هاي خودي و آشنايي با ظرفيت ها و امكاناتي كه در ديگر سنت هاي فكري وجود دارد از جمله اهدافي هستند كه در مطالعات تطبيقي دنبال مي شوند. تنوع اهداف ذكر شده براي فلسفه تطبيقي و نيز روش هاي تطبيقي متنوع ارائه تعريف واحدي از آن را دشوار ساخته است. برخي فلسفه تطبيقي را همچون شاخه اي از فلسفه يا رشته و گرايش مستقلي در فلسفه در كنار ديگر گرايش ها در نظر مي گيرند و جمعي آن را به مثابه روش تلقي كرده اند. گفتني است مقاله حاضر در مقام بيان چيستي فلسفه تطبيقي است، اما اينكه آن چه چيزي نيست و به عبارت ديگر، چه تمايزي با فلسفه جهاني، حكمت خالده و فلسفه ميان فرهنگي دارد و نيز چه روش هايي را براي مطالعات تطبيقي در حوزه فلسفه بايد در پيش گرفت بايد در مجال ديگري بحث كرد.