عنوان مقاله :
نقد رويكرد معرفتي چرچلندها در بحث از ماترياليسم حذفگرا
پديد آورندگان :
حاتمي ، محمدمهدي دانشگاه اصفهان , حاتمي ، محمدمهدي دانشگاه اصفهان , صادقي ، رضا دانشگاه اصفهان , صادقي ، رضا دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
ماترياليسمحذفگرافيزيكاليسمدوگانهانگاريتقليلگراييقياسناپذيرينفسِ غيرمادي.
چكيده فارسي :
lt;p dir= RTL gt; lt;em gt;ماترياليسم lt;/em gt; lt;em gt;حذف lt;/em gt; lt;em gt;گرا تبيين رفتار بر اساس حالت lt;/em gt; lt;em gt;هاي ذهني را نميپذيرد و تأكيد دارد كه رفتار انساني را صرفاً بايد بر اساس رويدادهاي عصبي تبيين كرد. طرفداران اين ديدگاه براي كنار گذاشتن باور به حالتهاي ذهني، آن را ديدگاهي عرفي مينامند كه در برابر علم عصب lt;/em gt; lt;em gt;شناسي قرار دارد. مقاله پيش lt;/em gt; lt;em gt;رو با تحليل مباني معرفتي ماترياليسم lt;/em gt; lt;em gt;حذف lt;/em gt; lt;em gt;گرا نشان مي lt;/em gt; lt;em gt;دهد كه اين ديدگاه نوعي انحصارگرايي وجودشناختي است كه در تبيين سرشت ذهن، ناتوان است. همچنين استدلال خواهد شد كه با انكار وجود حالتهاي ذهني نه تنها جايي براي روانشناسي lt;/em gt; lt;em gt;به عنوان يك حوزه معرفت lt;/em gt; lt;em gt;بخش علمي و كاربردي باقي نميماند، بلكه جايي براي مفاهيم محوري علوم اجتماعي نيز نميماند. روانشناسي علمي با فرض وجودِ اشخاص در زيست lt;/em gt; lt;em gt;جهاني اجتماعي پيش lt;/em gt; lt;em gt; مي lt;/em gt; lt;em gt;رود و اين فرض كه اساس تشكيل روانشناسي علمي است نمي lt;/em gt; lt;em gt;تواند فيزيكاليستي تعبير شود. ادعاي ايجابي مقاله اين است كه صرفاً با تعامل دو علم روانشناسي و عصبشناسي است كه امكان فهم دقيق هويت انسان فراهم ميشود. باور به حالتهاي ذهني غيرمادي هيچ منافاتي با علم عصبشناسي يا ساير علوم تجربي ندارد و تعريف انسان بر اساس نفس مجرد، مبناي وجودشناختي بيبديل و منسجمي براي دفاع از روانشناسي علمي است. lt;/em gt; lt;/p gt;