بررسي مقايسه‌اي نظام ارزشي زوج‌هاي عادي و متقاضي طلاق در شهرستان گناباد

همگام با تغييرات فني و تكنولوژيكي جامعه، در عين حالي كه ارزش هاي سنتي حوزه خانواده هنوز تا اندازه زيادي به قوت خود باقي اند اما ارزش هاي مدرن نيز آرام آرام و به تدريج در حال شكل گيري هستند. اين ارزش ها وقتي بين زوجين متضاد و ناهمگون باشند در ميزان رضايت زناشويي و پايداري خانواده اثر بسزايي دارند. نداشتن تفاهم اخلاقي، بخشي از علل مهم آمار طلاق در ايران است كه به ارزش ها بازمي گردد. اين تحقيق با هدف مقايسه نظام ارزش هاي زوجين عادي و متقاضي طلاق در شهرستان گناباد در سال 1395 انجام شده است. چارچوب نظري تحقيق تركيبي از نظريه دگرگوني ارزشي اينگلهارت و نظام ارزش هاي آلپورت است. اين مطالعه ميداني با روش پيمايشي به انجام رسيده است. جمعيت آماري شامل كليه زوج هاي مراجعه كننده به دادگاه هاي گناباد با درخواست طلاق و همچنين زوج هاي عادي همين شهرستان بوده اند. با توجه به محدوديت هاي پژوهش، روش نمونه گيري در مورد دو گروه مورد مطالعه متفاوت انتخاب شده است. براي زوج هاي متقاضي طلاق از روش نمونه گيري غيرتصادفي به شيوه گلوله برفي استفاده شده و در مورد گروه زوج هاي عادي نيز به شيوه تصادفي ساده انجام پذيرفته است. حجم گروه زوج هاي متقاضي طلاق 30 زوج (30 زن و 30 شوهر) و گروه عادي نيز به همان اندازه يعني 30 زوج (30 مرد و 30 زن) بود. نتايج آرمون فرضيات نشان داد كه بين اين دو گروه از زوجين، به جز در نظام ارزش هاي ديني در تمام 5 ارزش ديگر مورد نظر آلپورت تفاوت معنادار وجود دارد. و اين بيانگر اين معناست كه در جامعه، ارزش هاي مادي جاي ارزش هاي فرامادي را گرفته اند. بيشترين تفاوت دو گروه زوجين بر اساس ميانگين محاسبه شده در حوزه ارزش هاي نظري وكمترين آن در حوزه ارزش هاي ديني است.