تبيين اجزاي ساختاري پليس در پيشگيري از شكل‌گيري باندهاي قاچاق كالا

زمينه و هدف: قاچاق كالا توسط باندها، پديده‌اي پيچيده و چندبعدي بوده كه مستلزم سرمايه‌گذاري، تصميم‌گيري و مقابلۀ اساسي و منطقي است. لذا هدف اين پژوهش، تبيين اجزاي ساختاري پليس در پيشگيري از شكل‌گيري اين باندها است. روش: روش اجراي اين پژوهش توصيفي تحليلي از نوع پيمايشي و جامعۀ آماري شامل كارشناسان پليس، ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز، گمرك و سازمان تعزيرات حكومتي است. ابزار گردآوري داده ‌ها پرسشنامه است. براي گردآوري داده‌ها از حجم نمونۀ 400 نفري با روش نمونه‌گيري طبقه‌اي استفاده شده است. براي تأمين روايي سازه از هم سويي با چارچوب نظري تحقيق و براي سنجش پايايي از ضريب آلفاي كرونباخ با مقدار 0/80 استفاده شده است. تجزيه و تحليل داده‌ها نيز با استفاده از آزمون ‌هاي تي زوجي، تي تك نمونه‌اي، آزمون فريدمن و آزمون كولموگروفاسميرنوف انجام شده است. يافته‌ها: يافته ‌هاي پژوهش بيانگر آن است كه در وضعيت موجود، اجزاي ساختاري پليس از قبيل ساختار سازماني، راهبرد سازماني، اختيارات قانوني و فناوري اطلاعات پليس داراي تأثير بسيار كمي در پيشگيري از شكل گيري باندهاي قاچاق كالا هستند. نتيجه‌گيري: پليس براي پيشگيري از شكل‌گيري باندهاي قاچاق كالا و همچنين نقش‌آفريني در افزايش توان اقتصاد مقاومتي و تقويت اقتصاد ملي، بايد استفاده از  فناوري اطلاعات، تغيير در راهبرد سازماني و تغيير در ساختار سازماني پليس را در اولويت برنامه ‌هاي خود قرار دهد.