عنوان مقاله :
تغييرات مكاني هدايت هيدروليكي اشباع و مقاومت فروروي خاك در اراضي متأثر از نمك اطراف درياچه اروميه
پديد آورندگان :
اصغري ، شكراله - گروه علوم و مهندسي خاك , اصغري ، شكراله - گروه علوم و مهندسي خاك , شهابي ، محمود - گروه علوم و مهندسي خاك , شهابي ، محمود - گروه علوم و مهندسي خاك
كليدواژه :
خاك هاي شور و سديمي , دشت شبستر , زمين آمار , ويژگي هاي فيزيكي
چكيده فارسي :
هدف از اين پژوهش مطالعه تغييرات مكاني هدايت هيدروليكي اشباع (Ks) و مقاومت فروروي (PR) در خاك هاي متأثر از نمك اطراف درياچه اروميه بود. نمونه هاي خاك از دو كاربري كشاورزي (49 نمونه) و باير (51 نمونه) به هم چسبيده (ha 80) براي تعيين برخي متغيرهاي فيزيكي و شيميايي به صورت شبكه هاي منظم m 100×100 در بخش شندآباد منطقه شبستر برداشته شدند. متغير Ks به روش بار ثابت يا افتان در آزمايشگاه و PR به صورت درجا در صحرا اندازه گيري شد. از روش هاي درون يابي كريجينگ معمولي (OK) و وزن دهي عكس فاصله (IDW) براي تحليل تغييرات مكاني متغيرهاي خاك استفاده گرديد. ضريب همبستگي منفي و معني دار بين Ks با رس، جرم مخصوص ظاهري (BD)، SAR و EC و مثبت و معني دار بين Ks با شن، پايداري خاكدانه و كربن آلي يافت شد. اين ضريب بين PR با BD مثبت و با رطوبت خاك مزرعه، منفي به دست آمد. متغير Ks داراي بالاترين ضريب تغييرات (155.6 درصد) در كاربري باير و PR داراي كمترين دامنه تأثير (m 335) در بين متغيرهاي خاك بود. مدل نيم تغييرنماي كروي و نمايي با وابستگي مكاني قوي به ترتيب براي Ks و PR به دست آمد. براساس آماره هاي ريشه ميانگين مربعات خطا (RMSE) و ضريب تطابق (CCC)، بين دو روش درون يابي در برآورد Ks تفاوتي مشاهده نشد ولي در تخمين PR، روش OK به علت داشتن RMSE كمتر و CCC بيشتر در مقايسه با روش IDW (توان 1 و 2) داراي دقت بالاتري بود. نقشه تغييرات مكاني نشان داد از كاربري كشاورزي به سمت كاربري باير بر ميزان BD و PR افزوده و از ميزان Ks كاسته شد.