تاثير آهن تكميلي بعد از زايمان روي غلظت روي و منيزيم پلاسما و شير مادر

Effect of iron supplementation on zinc and magnesium concentrations in maternal milk and plasma

سابقه و هدف: آهن موجود در رژيم غذايي مي‌تواند جذب بعضي از عناصر كمياب ديگر از جمله روي و منيزيم را تحت تاثير قرار دهد. در اين مطالعه اثر آهن تكميلي بر غلظت روي و منيزيم شير و پلاسماي مادر در دوره پورپوريم مورد بررسي قرار گرفت. مواد و روش‌ها: نود و نه مادر سالم غير آنميك با حاملگي تك قلو و زايمان طبيعي در زمان زايمان به طور تصادفي در دو گروه (گروه آهن و پلاسبو) وارد مطالعه شدند. نمونه‌هاي خون از هر مادر (در آغاز، 14 روز بعد و 40 روز بعد از زايمان) و نمونه‌هاي شير دو بار (14 و 40 روز پس از زايمان) تهيه شد. مادران از زمان زايمان تا 40 روز پس از آن روزانه به طور تصادفي 150 ميلي‌گرم فروس سولفات خوراكي يا پلاسبو روزانه مصرف مي‌كردند. فرم‌هاي ياد‌آمد و نيز وضعيت رفاهي غذايي از افراد تكميل و غلظت روي و منيزيوم سرم و شير به روش جذب اتمي اندازه‌گيري شدند. يافته‌ها: ميزان دريافت غذايي روي و منيزيم بين دو گروه مشابه بود. ميانگين شاخص‌هاي آهن (فريتين، آهن سرم و TIBC) در زمان زايمان در دو گروه تفاوت قابل توجهي نداشتند. نتايج نشان داد كه در غلظت روي و منيزيم شير مادران بين دو گروه تفاوت معني‌داري وجود نداشت، اما غلظت روي پلاسما در گروه دريافت‌كننده آهن (0/04±0/07 ميلي‌گرم در صد ميلي‌ليتر) در مقايسه با گروه پلاسبو (0/13±0/16) در روز 40 پس از زايمان كاهش معني‌داري نشان داد (0/001>p) در حالي‌كه منيزيوم سرم در دو گروه تفاوتي معني‌دار نداشت. نتيجه‌گيري: با توجه به اطلاعات حاصل از اين مطالعه مي‌توان گفت آهن تكميلي متابوليسم اين عناصر را در شير مادر تحت تاثير قرار نمي‌دهد اما علي‌رغم اثر بهبود وضعيت آهن بدن مكمل آهن مي‌تواند غلظت روي را در پلاسما كاهش دهد، بنابراين به نظر مي‌رسد همراه با آهن مصرف مكمل روي نيز مورد نياز است

Introduction: Iron in the diet can influence the absorption of certain elements including zinc (Zn) and magnesium (Mg). In this study the effect of iron supplementation on zinc and magnesium concentrations in maternal milk and plasma at puerperal period were evaluated. Materials and Methods: Ninety nine non anemic mothers with single pregnancy and normal delivery were randomly enrolled in two groups (iron and placebo group); blood samples were collected at the time of delivery and also 140 mid 40 days after delivery. Milk samples were collected twice; at two weeks (transient milk) and 40 days after the delivery (mature milk). They were supplemented orally with either 150mg ferrous sulfate or placebo from the time of delivery for 40 days. Zinc and magnesium concentrations were measured using atomic absorption spectrometry. Results: The maternal dietary intake for zinc and magnesium were similar between two groups. Mean iron indexes (ferritin, serum iron and TIBC) were not significantly different between two groups at the time of delivery. No significant differences in Zn and mg levels were detected in maternal milk between two groups but in plasma although there was no significant difference in plasma magnesium concentrations; The zinc concentrations was significantly (p<0.001) decreased in the group receiving iron supplementation (0.076±0.047mg/dL) compared with the group receiving placebo (0.163±0.137) until 40 days after delivery. Conclusion: Data from this study suggest that iron supplementation does not affect the contents of these elements in maternal milk but despite the possible improvement in body iron status, it can decrease the plasma zinc concentrations, so the zinc supplementation may be needed with iron.