بررسي تطبيقي مضامين همگون و ناهمگون بهاريه سرايي (در شعر سپهري و جبران خليل جبران به صورت موردي)

Comparative Study of Homogenous and Heterogeneous Concepts in Spring Poets

طبيعت و مظاهر آن، از ديرباز در آثار ادبي و هنري، ظهور و حضوري گرم و پرنشاط داشته است، و از روزگاران قديم مورد توجه شاعران فارسي زبان و عرب زبان بوده است. در شعر معاصر فارسي و عربي مضامين مشترك فراواني در ادب دو شاعر نامدار، سپهري و جبران خليل جبران مشاهده شده است. مقاله حاضر سعي بر آن دارد تا به روش كتابخانه‌اي و شيوه توصيفي- تحليلي، به بررسي علل و اسباب وجود مضامين مشترك و همگوني و ناهمگوني بهاريه‌سرايي در اشعار اين دو شاعر بپردازد. از علل و اسباب وجود اين مضامين مي‌توان به مواردي همچون الهام پذيري از مكتب رمانتيك، عرفان شرق دور، تأثيرپذيري از انديشه‌هاي عارفانه و صوفيانه، وضعيت نابسامان اجتماع، نقش محيط زندگي بر دوره كودكي و تأثيرپذيري از مكاتب هنري اشاره كرد.

The nature and its emblems have always had joyful and pleased presence in artistic and literary works and have been paid attention by Persian and Arabic poets. In Persian and Arabic contemporary poems, many common concepts can be seen; especially in Jibran Khalil Jibran and Sepehri's. The present paper attempts tostudy the reasins of common concepts and homogeneousness and heterogeneousness of spring poetries in the abovementioned poets' works. One of the reasons of common concepts could be known as intuition of romantic school, Far East myth, affection of Sufism and mythical thoughts, chaos society, and the role of life environment on childhood era and so on.