عنوان مقاله :
ارزيابي دوگانگي رسمالخطِ ادوات «إنّما، أنّما، كُلّما و أينما» و بازتاب آن در ترجمههاي فارسي معاصر قرآن كريم
عنوان به زبان ديگر :
Evaluation of Alphabetic Forms of “انما انما كل و اين ما” and its Reflection in Persian Translations
پديد آورندگان :
روحي برندق، كاووس دانشگاه تربيت مدرّس - گروه علوم قرآن و حديث، تهران , مرزباني، مصيب دانشگاه علوم و معارف قرآن كريم كرمانشاه , فريادرس، محسن دانشگاه تربيت مدرّس - تهران
كليدواژه :
قرآن كريم , رسمالخط مصحف , دوگانگي رسمالخط ادوات , ترجمههاي معاصر
چكيده فارسي :
يكي از مسائل مشكلزا در ترجمه و تفسير قرآن، توجه به رسمالخط خاص برخي از واژگاني است كه در نگارش به دو شكل گوناگون نوشته شدهاند و برداشتهاي معنايي متفاوت را فراهم آوردهاند. در اين راستا در مقاله حاضر كوشش شده است تا با روش توصيفيتحليلي دوگانگي رسمالخط ادوات «إنّما، أنّما، كُلّمَا و أينَمَا» در آياتي مشخص و با تكيه بر قواعد زبان و ادبيات عرب و تفاسير تجزيه و تحليل شود، سپس با معادليابي آنها ترجمههاي فارسي معاصر قرآن واكاوي و ارزيابي شود. درنهايت به اين نتيجه رسيدهايم كه بعضي از مترجمان از يكسو در پارهاي از مواضع به تفاوتِ رسمالخطيِ اين ادوات بياعتنا بوده و با انگاشتهايي متنوع معادلهاي ناصوابي را در برگردان اين ادوات اظهار داشتهاند و از سوي ديگر، بعضي نيز با درج معناي مناسب متوجه تفاوت رسمالخطي اين ادوات بودهاند. در نهايت اينكه هرچند عمده اشكالات مترجمان در وهله نخست، مربوط به توجه نكردن به رسمالخط اصيل اين واژگان است، بعد از آن، مشكل اساسي مربوط به ضعف تشخيص مترجم در ساختارهاي صرفي و نحوي زبان مبدأ و به تبع آن گزينش نامناسب معنا در زبان مقصد است. درهرحال تقريباً «رضايي» در برگرداندن ادات «إنّما، أنّما، كُلّ مَا و أينَ مَا» از ديگر مترجمان دقيقتر عمل كرده است.
چكيده لاتين :
One of the problematic issues in the translation and interpretation of Quran is paying attention to the particular alphabetic form of some words which are written in two different ways, causing different semantic interpretations exist. In line with this, the current article have analyzed duality of the alphabetic form of “انما انما كل ما و اين ما” based on the grammar of Arabic language and literature via a descriptive-analytic method, then through finding equivalence, has evaluated Persian translations of Quran. Finally it is concluded that some translators have paid attention to the differences between such alphabetic forms. They have chosen wrong equivalences while translating. However, by choosing appropriate meaning, the translators have understood such distinctions. Although the major problem of the translations refers to lack of attention to the original alphabetic form of the words, the basic problem refers to the translator’s weakness in recognizing morphological and syntactic structures of the source language which itself leads to choosing inappropriate equivalence in the target language. However, “Rezaei’s translation” is the best among all.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبانشناختي قرآن
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبانشناختي قرآن