مقايسه اثربخشي آموزش گروهي هوش هيجاني و راهبردهاي مقابله با استرس بر ميزان شادكامي و سلامت عمومي بيماران سرطاني

The Efficacy of Emotional Intelligence Teaching and Coping Strategies for Stress Training on General Health and Happiness of Cancer Patients

مقدمه: سرطان جزء بيماري‌هاي تهديدكننده زندگي محسوب شده و موجب افزايش اختلالات هيجاني و كاهش چشمگير كيفيت زندگي در بيماران مي‌شود. پژوهش حاضر با هدف مقايسه اثر بخشي آموزش هوش هيجاني و آموزش راهبردهاي مقابله بااسترس بر ميزان سلامت عمومي و شادكامي بيماران سرطاني اجرا گرديد. روش: دراين پژوهش آزمايشي از طرح دو گروهي پيش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه كنترل استفاده شده است. جامعه‌آماري پژوهش راكليه دويست بيمار سرطاني مراجعه كننده به بيمارستان‌هاي شهرستان تنكابن و رامسر تشكيل داده است، شصت نفر از آن‌ها كه در آزمون شادكامي نمرات كمتر و مساوي از خط برش يا مقدار عددي چهل و در سلامت عمومي نمرات كمتر و مساوي بيست و يك كسب كردند به‌صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و يك گروه كنترل، بيست نفر در هر گروه جايگزين شدند. ابزار استفاده شده در پژوهش پرسشنامه‌هاي سلامت عمومي GHQ28 و شادكامي آكسفورد بود. يكي از گروه‌هاي آزمايش تحت آموزش هوش هيجاني و گروه ديگر آزمايش مورد آموزش شيوه‌هاي مقابله با استرس قرار گرفتند و بر گروه كنترل هيچ مداخله‌اي صورت نگرفت. داده‌هاي پژوهش به روش تحليل كوواريانس چندمتغيري و براي مقايسه اثر بخشي بين دو گروه آزمايش از آزمون تعقيبي (LMATRIX) مورد تجزيه و تحليل قرا رگرفت. نتايج: نتايج نشان داد كه آموزش هوش هيجاني به‌صورت معناداري موجب افزايش شادكامي و سلامت عمومي بيماران مي‌گردد ولي تأثيرآموزش هوش هيجاني نسبت به آموزش راهبردهاي مقابله با استرس در سلامت عمومي و شادكامي بيشتر بود. بحث و نتيجه‌گيري: با توجه به تأثير مثبت آموزش هوش هيجاني و شيوه‌هاي مقابله‌اي بر سلامت عمومي بيماران مبتلا به سرطان سينه، اين مداخله به‌عنوان يك درمان كمكي مي‌تواند در بيماران مبتلا به سرطان به‌كار گرفته شود.

Introduction: Cancer is a life-threatening disease .increase emotional disorders and reduces the quality of life in patients. This study aimed to evaluate the effectiveness of teaching emotional intelligence and coping strategies on general health and happiness of cancer patients, was conducted. Methods: The research method was experimental pre-test and post-test design with the control group. The Population of this research includes all 200 cancer patients who are in hospital Ramsar and Tonekabon that 60 of them were randomly selected and divided into three groups of 20 were replaced. Research tools include General Health Questionnaire (GHQ-28) and Oxford's Happiness Questionnaire. Results: The results showed that teaching emotional intelligence significantly increases general health and Happiness of Cancer Patients. But, Emotional intelligence training on general health and happiness of students Was more effective than training in coping with stress. Conclusions: Regard to the positive effects of emotional intelligence and coping strategies on the general health of patients with breast cancer, this intervention can be used as an adjunctive therapy in cancer patients.