عنوان مقاله :
تفسير مرگ در جهان بيني حسين منزوي
عنوان به زبان ديگر :
Translation of Death in Hossein Monzavi’s Worldview
پديد آورندگان :
آب آذر، شيوا دانشگاه آزاد اسلامي كرج , عقدايي، تورج دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان
كليدواژه :
منزوي , جهان بيني , انسان , مرگ , شهادت
چكيده فارسي :
مرگ ضرورتي حياتي، هميشه در شرف وقوع ،كاملاً متعلّق به ما و منحصر به فرد است. آنچه كه از مرگ مي دانيم قطعي يا در حقيقت بخشي از قطعي ترين دانش ما به نظر مي رسد. اما اين دانش آن را عادي تر يا كم رنگ تر نمي كند.جهان بيني انسان ها در رابطه با مرگ، ريشه در نوع نگاه آنها نسبت به زندگي دارد. برخي آن را خواستني و زيبا ديده اند و برخي زشت و دهشتناك و به خوبي پيداست كه نوع پذيرش انسان در رويارويي با مرگ،ريشه در شيوه ي زندگي او دارد و از نوع نگاه او به زندگي سرچشمه مي گيرد.
حسين منزوي شاعر بلند آوازه ي دهه هاي چهل و پنجاه اين سرزمين است كه نام سلطان غزل را به خود اختصاص داد و توانست غزل را بار ديگر از پشت نقاب گمنامي، بيرون بكشد و به آن جلوه اي زيبا و عاشقانه بدهد. منزوي در غزلهايش اشاراتي به مرگ دارد كه جهان بيني او را نسبت به اين مقوله ي حتمي حيات بشر، نشان مي دهد. او گاهي مرگ را بدون چون و چرا مي پذيرد و گاهي نيز به مقابله با آن برمي خيزد.با توجه به تناقضاتي كه در برخي از غزلهايش در مورد مرگ، ديده مي شود، منزوي مرگ را پوچ و بي هدف نمي داند.اين مقاله با روش تحليلي - توصيفي ، بر آن است تا با بررسي غزليات حسين منزوي به جهان بيني و نوع تفكر و برداشت او از مقوله مرگ در حد توان دست يابد.
چكيده لاتين :
Death as an absolute necessity, bound to happen, is unique and belongs to human beings. Whatever we know of death is assured, or at least seems to be the most absolute knowledge of us as human beings. It is an inescapable reality that all creatures will experience it later or sooner. The humankind worldview of death is based on his attitudes towards life. Some people believe that it is attractive and fascinating, while others find it horrible and disgusting. It is clear that the way people try to believe in death has roots in their lifestyles and attitudes towards life. Hossein Monzavi, aka “The King of Ghazal”, the famous poet of 1960s and 1970s, could revive ghazal and made it enthralling and romantic. Some of Monzavi’s ghazals are about death, and he attempts to reveal his attitudes towards the concept of death as a bound to happen. He sometimes believes in death doubtlessly, and sometimes fights it. Despite some contradictions in some of his ghazals about death, he doesn’t believe in death as something absurd and conjectural. This paper aims, through an analytical- descriptive method and by investigating Monzavi’s ghazals, to study his worldview and understanding of death.
