شماره ركورد :
1037051
عنوان مقاله :
تحليل گفتمان انتقادي نامه محمد بن عبدالله و منصور عباسي بر اساس الگوي لاكلا و موف
پديد آورندگان :
عرب يوسف آبادي ، عبدالباسط دانشگاه زابل , ميرزاده ، طاهره دانشگاه زابل
تعداد صفحه :
29
از صفحه :
73
تا صفحه :
101
كليدواژه :
تحليل گفتمان انتقادي , لاكلا و موف , عصر عباسي , محمد بن عبدالله , منصور عباسي
چكيده فارسي :
هر متن به شرطي در بازتوليد سلطه و اقتدار در جامعه نقش ايفا مي‌كند كه بتواند به گفتمان‌هايي دسترسي يابد كه سلطه حاكمان سياسي را در افكار عمومي مشروعيت مي‌بخشد. نظريه تحليل انتقادي گفتمان لاكلا و موف يكي از رويكردهاي تحليل گفتمان است كه به منظور نشان‌دادن چگونگي شكل‌گيري گفتمان‌هاي قدرت، لايه‌هاي پنهان زبان را در متون شفاهي و كتبي مي‌كاود و نقش قدرت را در بازتوليد روابط سلطه نشان مي‌دهد. نامه محمد بن عبدالله (100-145ق) پيشواي حزب شيعه و منصور عباسي (95-158ق) پيشواي عباسيان، از جمله آثاري است كه مي‌توان با تحليل مكاتبات سياسي آن، به اوضاع سياسي و مناسبات قدرت دوره عباسي پي برد. پژوهش حاضر در تلاش است با تكيه بر روش توصيفيتحليلي و با استناد به الگوي تحليل انتقادي لاكلا و موف، گفتمان اين دو نامه را تحليل كند. نتايج حاكي از آن است كه هر دو گفتمان به يك منبع قدرت مرتبط هستند؛ لذا هيچ‌كدام خنثي و بي‌طرف نبوده و در موقعيتي خاص توليد شده‌اند. همچنين ادعاهاي دو رهبر بر پايه دال مركزيِ «رهبري امت اسلامي» بنا نهاده شده است؛ لذا هر دو نويسنده با كاربرد دال‌هاي شناور، سعي كردند دال مركزي خويش را تبيين نمايند و در عرصه رقابت از تكنيك «انسداد»، «تضاد»، «غيريت» و «ساختارشكني» بهره گيرند، با اين تفاوت كه منصور كه از قدرت پشت‌گفتمان قابل توجهي برخوردار بود، در «برجسته‌سازي»، «حاشيه‌راني» و«ساختارشكني» دال مركزي رقيب قوي‌تر عمل كرده است.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
لسان مبين
عنوان نشريه :
لسان مبين
لينک به اين مدرک :
بازگشت