عنوان مقاله :
بررسي ادبمنديِ استراتژيهاي بيان در داستانهاي كودكانه شادي فقيه
پديد آورندگان :
عرب يوسف آبادي ، عبدالباسط - گروه زبان و ادبيات عربي , عرب يوسف آبادي ، عبدالباسط - گروه زبان و ادبيات عربي , محمدي ، اويس - گروه زبان و ادبيات عرب , محمدي ، اويس - گروه زبان و ادبيات عرب , بيات ، مژگان - گروه زبان و ادبيات عربي , بيات ، مژگان - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
ادبيات كودك , زبانشناسي , نظريه ادبمندي , استراتژيهاي بيان , شادي فقيه
چكيده فارسي :
زبان كه اصليترين ابزار انتقال پيام است، بايد بهگونهاي بهكار رود كه با آن، اعتبار اجتماعي پيامرسان و پيامگير محفوظ گردد. در اينصورت، پيام از حد مطلوبي از ادبمندي برخوردار ميگردد. بنابر نظريه ادبمندي، در يك ارتباط گفتاري، پيامرسان ميتواند از استراتژي مستقيم و يا غيرمستقيم، استفاده كند؛ اما سخني به وضعيت ادبمندي نزديكتر است كه در آن بيشتر از استراتژيِ غيرمستقيم استفاده شود. ادبيات كودك كه هدف آموزش كودك را بر عهده دارد، بايد در انتقال پيام به مخاطب (كودك)، به ساختارهاي ادبمندِ زبان بسيار نزديك باشد. لازمه اين امر، آگاهي خالقِ اثر از استراتژيهاي بيان است. جُستار حاضر با تكيه بر روش توصيفيتحليلي بهدنبال كشف ميزان ادبمندي در داستانهاي كودكانه عربي است. بههمين منظور، گفتگوهاي شخصيتها در داستانهاي كودكانه شادي فقيه (1966م)، داستاننويس معاصر مصر، مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان از آن دارد كه از مجموع 353 گفتگويي كه از زبان شخصيتهاي داستان روايت ميشود، استراتژي غيرمستقيم در بالاترين ميزان (75%) و استراتژي مستقيم در پايينترين ميزان (25%) است. اين ميزان كاركرد نشانگر آن است كه تمامي داستانها از حد بسيار مطلوبي از ادبمندي برخوردار است؛ لذا نويسنده در آموزش زباني ادبمند به كودك موفق عمل كرده است.