عنوان مقاله :
بررسي آيين عزاداري در شاهنامه به مثابه رمزگان نشانهشناختي
پديد آورندگان :
خواجه گيري ، طاهره دانشگاه كاشان , حيدري ، حسين - گروه عرفان و فلسفه
كليدواژه :
شاهنامه فردوسي , نظامهاي نشانهاي , رمزگان , آيين سوگواري
چكيده فارسي :
شاهنامه حكيم فردوسي از جمله متون ادبيات فارسي به شمار ميرود كه با توجه به زيرساختهاي اسطورهاي و اعمال نمادين بسياري كه در آن روايت شدهاست، بر اساس علم نظامهاي نشانهشناختي قابليت بررسي دارد؛ زيرا در بسياري از قسمتهاي اين متن، با حوادثي روبهرو هستيم كه در قالب يك نظام نشانهاي جلوهگر شدهاند. از مواردي كه از اين منظر قابليت بررسي دارند، آيينهايي است كه شرح آنها در شاهنامه ذكر شدهاست. از آنجا كه در علم نشانهشناسي (Semiology) هيچ نشانهاي بهتنهايي معنا ندارد و بايد در قالب يك نظام نشانهاي و در ارتباط با ساير عناصر در روابط همنشيني (Paradigmatic) و جانشيني (Syntagmatic) بررسي شود، اين پژوهش بر آن است كه به بررسي نظامهاي نشانهاي مربوط به آيين عزاداري در شاهنامه بپردازد و با ذكر شواهدي از ساير متون كهن، نشان داده شود اعمالي كه طيّ يك آيين در شاهنامه اجرا ميشود، زيرساختهاي اساطيري دارند و اين اعمال، نشاندار به شمار ميروند و هر يك به معنايي ارجاع ميدهند كه روزگاري در جامعه آنها كاركردهايي داشتهاند و امروزه آن كاركردها يا فراموش شدهاند، يا تنها در قالب زندگي ايلي و عشايري و در فرهنگ عامه باقي ماندهاند. سياه پوشيدن، كلاه از سَر برگرفتن، موي كندن، خاك بر سَر ريختن و دُم و يال اسب قهرمان را كندن در هنگام عزاداري وقتي در كنار يكديگر بررسي شوند، همگي به عنوان عناصري نشاندار هستند كه در پي القاي معنايي خاص به كار رفتهاند. در حقيقت، قرارگيري اين عناصر در كنار هم، به شكلگيري معنا منجر ميشود؛ معنايي كه شايد از ظاهر متن برنميآيد و چرايي انجام آن بر خواننده امروزي معلوم نيست. اين پژوهش بر آن است تا با تكيه بر آراي فردينان دوسوسور (Ferdinand de Saussure) و پيِر گيرو (Pierre Guiraud) و توجه به زيرساختهاي اساطيري، آيين سوگواري را در شاهنامه به مثابه متني بررسي كند كه از نظام نشانهاي معناداري برخوردار است.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي