عنوان مقاله :
تحليل بازتاب كليله و دمنه در مجلّدات پنجگانه تاريخ وصّاف از منظر نظريه دريافت
پديد آورندگان :
جلالي ، محمد امير دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
كليله و دمنه , تاريخ وصّاف , نقد خوانندهمحور , نظريه دريافت , هرمنوتيك فلسفي
چكيده فارسي :
موضوع مقاله حاضر، تحليل نوع نگاه وصّافالحضره (663ـ730 ق.) در مجلّدات پنجگانه تاريخ وصّاف به كتاب كليله و دمنه، از منظر نظريه «زيباييشناسي دريافت» است.«نظريه دريافت» به جاي رابطه «متنـ مؤلف»، بر رابطه «متنـ خوانش» و نقش برجسته خواننده در معناگذاري متن تأكيد دارد. هانس رابرت ياوس، يكي از بنيانگذاران و نظريهپردازان اين رويكرد، بر آن بود كه معناي متن با توجه به دوره تاريخي و بسته به خوانندگانش تغيير ميكند. كشف «تاريخ معناي متن» يكي از دغدغههاي نظري وي بود. اينكه در هر دوره و در آثار نويسندگان بزرگ، به مثابه خواننده كليله و دمنه (به عنوان يكي از شاهكارهاي ادبيات فارسي)، چه تلقي وجود داشتهاست و كدام بخش از اين متن مورد توجه بوده، ميتواند براي منتقد امروز محلي براي تحليلهاي مختلف و زواياي ديد گوناگون از اين متن باشد.روشن ساختن نوع تلقي وصّافالحضره به عنوان يكي از مهمترين شخصيتهاي تاريخي و ادبي عصر مغول از كليله و دمنه و مواجهه با آن، يكي از گامهاي ضروري تدوين «تاريخ معنا»ي كليله و دمنه بنا به نظريات هانس رابرت ياوس است. پژوهش حاضر نشان ميدهد كه خوانش وصّافالحضره (به عنوان مورّخي كه در شرايط نابسامان عصر مغول ميزيست،) از حكايات اين متن، با توجه به نوع انتخاب و گزينش داستانها و عبارات، خوانشي كاملاً سياسي و انتقادي است.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي