عنوان مقاله :
بررسي چندمعنايي فعلهاي «ايستادن» و «نشستن» در تاريخ بلعمي و مقايسۀ آن با شواهدي از فارسي ميانه و فارسي معاصر
پديد آورندگان :
صبوري ، نرجس بانو - گروه زبانشناسي , حامدي شيروان ، زهرا دانشگاه فردوسي مشهد , شريفي ، شهلا - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
چندمعنايي , ايستادن , نشستن , تاريخ بلعمي , فارسي ميانه , فارسي معاصر
چكيده فارسي :
اين تحقيق، پژوهشي معنيشناختي ـ تاريخي است كه دو فعل سادۀ «ايستادن» و «نشستن» را در تاريخ بلعمي ازنظر معنايي بررسي كرده است. براي دستيابي به نتيجهاي جامعتر و كاملتر، نتايج اين بررسي با معاني مختلف اين دو فعل در متون فارسي ميانه و شواهدي از فارسي معاصر مقايسه شده است. نتيجۀ پژوهش نشان ميدهد كه از دو مؤلفۀ اصلي فعل «ايستادن» يعني «+سرپابودن» و «+سكون» ـ كه برآمده از مفهوم ريشۀ ايراني باستان اين فعل است ـ مؤلفۀ «+سكون» چه بهصورت عيني و فيزيكي و چه بهصورت انتزاعي و ذهني در بيشتر ابعاد معنايي اين فعل مشترك است. همچنين بررسي «ايستادن» ازنظر كاهش و گسترش معنايي در يك نگاه كلي و تنها برپايۀ تعداد معاني فعلها بيانگر اين است كه «ايستادن» در تاريخ بلعمي نسبتبه دورۀ ميانه گسترش معنايي و در دورۀ معاصر نسبتبه تاريخ بلعمي كاهش معنايي داشته است. بررسي فعل «نشستن» از ديدگاه مؤلفههاي معنايي نشاندهندۀ اين است كه دو مؤلفۀ «+جهت پايين» و «+سكون» ـ كه برگرفته از معناي ريشۀ ايراني باستان اين فعل است ـ چه بهصورت عيني و فيزيكي و چه بهصورت انتزاعي يا ذهني در بيشتر معاني اين فعل ديده ميشود. همچنين مقايسۀ معنايي فعل «نشستن» در دورههاي مختلف بيانگر آن است كه اين فعل در هر دوره نسبتبه دورۀ پيشين خود گسترش معنايي داشته است. درمجموع با توجه به مؤلفههاي معنايي مشترك ميان معاني مختلفِ هريك از اين دو فعل، ميتوان «ايستادن» و «نشستن» را فعلهايي چندمعنا خواند.
عنوان نشريه :
متن شناسي ادب فارسي
عنوان نشريه :
متن شناسي ادب فارسي