شماره ركورد :
1037363
عنوان مقاله :
تحليل ساختاري الگوهاي متكرر داستان‌ هاي كودكان طرد شده در شاهنامه و ديگر اساطير
پديد آورندگان :
رضائي ، مهدي دانشگاه سلمان فارسي كازرون , زارعي فرد ، رها دانشگاه جهرم , سينا ، سيروس دانشگاه سلمان فارسي كازرون
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
85
تا صفحه :
104
كليدواژه :
اساطير , كودك , طردشدگي , ساختارگرايي
چكيده فارسي :
عناصر مشترك در فرهنگ و ادبيات ملل مختلف فراوان ديده مي شود كه يافت و تحليل دلايل آن، كمك مي كند تا در صورت لزوم، زمينه‌هاي اشتراك و نزديكي فرهنگ‌ها تقويت شود. يكي از شباهت هاي موجود در ادبيات فارسي و ادبيات ديگر ملل حضور كودكاني است كه بنا به دلايلي از خانه طرد مي شوند و در نهايت اغلب آن‌ها به خانه بازمي گردند و در شرايط و موقعيتي بهتر قرار مي گيرند. در شاهنامه، شخصيت‌هايي چون كي قباد، زال و... بنا به دلايلي مورد نفرت قرارگرفته و طرد مي‌شوند؛ اما اين كودكان پس از پشت سرنهادن حوادثي به قدرت و قهرماني مي‌رسند. در متون حماسياساطيري جهان نيز داستان‌هايي وجود دارد كه بنمايه‌ آن طرد كودكي از خانواده است. همه‌ اين كودكان، پس از دورشدن از زادگاه و پس از طي مراحلي دشوار و گذر از موانعي، به بلوغ رسيده و شايسته‌ عنوان قهرماني يا پادشاهي مي شوند. با تحليلي ساختاري مشخص مي‌شود كه اين داستان‌ها از الگويي واحد پيروي مي‌كنند و داراي اجزا و عناصري مشترك، مانند قدرت طردكننده، كودك طردشده، ابزار دوركردن، مكان تبعيد، مانع و حائل، شخص‌نجات‌دهنده و در نهايت سرنوشت محتوم است. در اين داستان‌ ها گسيل كنندگان، كساني هستند كه نسبت به وجود اين كودكان احساس ترس و تنفر دارند. در واقع دو سبب اصلي كه موجب مي‌گردد تا اين كودكان در طبيعت رها گردند، نخست ترس شخص گسيل كننده از حوادث احتمالي آينده و ديگر نفرت والدين از فرزندان به دليل وجود نقص يا ناخواسته بودن است.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
شعر پژوهي
عنوان نشريه :
شعر پژوهي
لينک به اين مدرک :
بازگشت