عنوان مقاله :
خوانش حكايت «پيرچنگي» از منظر نظريه لكان
پديد آورندگان :
حاجيآقابابايي ، محمدرضا دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
پيرچنگي , مثنوي , ژاك لكان , نقد روانكاوانه
چكيده فارسي :
نقد روانكاوانه و خوانش متون از منظر آراي روانكاوانه، يكي از رويكردهاي نقد ادبي است كه با بهرهگيري از ديدگاههاي روانشناسانه، متون ادبي را مورد بررسي قرار ميدهد و لايههاي جديدي از معنا را آشكار مينمايد، ژاك لكان، روانكاو فرانسوياز نظريهپردازان مهم نقد روانكاوانه به شمار ميآيد، وي با بهرهگيري از نظريات فرويد در روانشناسي و نظريات سوسور در حوزه زبانشناسي ساختاري، نظريه جديدي را مطرح كرد كه در ادبيات نيز كاربرد فراواني دارد، نظريه لكان از سه ساحت خيالي، رمز و اشارت و واقع تشكيل شده است كه بيشباهت با مراحل سير و سلوك عرفاني نيست و ميتوان بر اساس آن خوانشي تازه از متون عرفاني ارائه كرد،، در اين پژوهش براي بررسي ميزان انطباق اين نظريه با متون عرفاني، قصّه «پيرچنگي» از مثنوي معنوي مولانا مورد خوانش قرار گرفتهاست و مشخص گرديد كه مراحل سير و سلوك پير را ميتوان با سه مرحله نظريه لكان منطبق نمود، آنچه در اين حكايت مهم است نقش خليفه در پيشبرد حكايت است، وي همچون روانكاوي ظاهر ميشود كه فرد را در طول مراحل گوناگون همراهي ميكند و به او كمك مينمايد تا با عبور از ساحت رمز و اشارت، با خود واقعياش مواجه شود،
عنوان نشريه :
عرفان اسلامي
عنوان نشريه :
عرفان اسلامي