نقد روش شناختي تعاريف تفسير موضوعي

تفسير موضوعي يكي از روش‌هاي تفسيري است كه طي قرن اخير به صورت جدي در جهان اسلام، رواج يافته است. اين روش تفسيري به تبع سوالات فراوان در دوران معاصر پديد آمد. با وجود عمر نسبتا كوتاه، اين روش تفسيري رشد قابل توجهي در ميان مسلمانان و دانشمندان غربي داشته است. مساله‌ اساسي تفسير موضوعي، روش انجام آن است. فقدان روش مشخص و داراي گام­هاي دقيق و واضح، موجب تكثر در تعريف تفسير موضوعي شده است. هنوز تفسير موضوعي به درستي و مورد اجماع همگان تعريف نشده است و هر مفسري بنا بر سليقه خود و نياز بوجود آمده، تفسير موضوعي را تعريف مي‌كند و يا حتي بدون تعريف، اقدام به تفسير موضوعي مي‌كند. در اين مقاله، تمامي تعاريف موجود مورد نقد قرار ‌گرفته و در نهايت، تعريفي برگزيده از آن ارائه شده است. آنگاه بر اساس تعريف مختار، مولفه­هاي اساسي بايسته در رويكرد علمي تفسير موضوعي، تبيين شده است.