عنوان مقاله :
انديشه اجتماعي، دانش جامعه شناختي
پديد آورندگان :
شجاعي زند، علي رضا دانشگاه تربيت مدرس
كليدواژه :
انديشه اجتماعي , دانش جامعه شناختي , انگاره , فراجامعه شناختي
چكيده فارسي :
در ديداري مجدد با جامعهشناسي به منظور مقايسه مباني و دستاوردهاي معرفتيِ آن با انديشههاي اجتماعي، حداقل چهار دسته اختلاف، قابل شناسايي است. در بررسي اجمالي اين وجوه تفاوت، بدون هرگونه اِطلاقنگريِ منجر به حذف برخي از وجوه به نفع وجوه ديگر و يا ناديده گرفتنِ امكان تأثيرگذاري توأمان، چنين به نظر ميرسد كه در اين ميان، بيشترين و بارزترين سهم به تفاوتهاي «انگاره»اي تعلق دارد. اين مسئله با مروري بر اصليترين مفروضات انگارهايِ جاري در هريك از اين دو سنخِ معرفتي، بيشتر احراز ميگردد. اين مطالعه به جز تلاش براي ساماندهي به بحثهاي پراكندهاي كه در تبيين نسبت ميان «انديشهاجتماعي» و «دانش جامعهشناختي» صورت گرفته است، پرسش ديگري را نيز تعقيب كرده است و آن، اين كه در دورهاي كه امكان كشف و شناسايي انگارههاي معرفتي و نمايانسازي وجوه مميزه آنها ميسر شده است و متفكرينْ در اينباره به نوعي خودآگاهي معرفتي رسيده اند، آيا نميتوان با گذر از برخي اسطورههاي چارچوب، معرفت علمي ـ عقلاني آينده را خلاقانه و گزينشگرانهتر از پيش رقم زد؟ به نظر ميرسد كه در پيش گرفتننِ اين روند، مستلزمِ وجود نوعيخودباوري است كه در مولِد و خاستگاه جامعهشناسي يعني غرب، بيش از جاهاي ديگر وجود دارد؛ در عين حال بضاعات و ظرفيتهاي معرفتي مسلمانان براي چنين ابداع و سنتزي، بيش از آنان است. ما به اين تلقي و ايده به نحوي بسيار موجز و خام، در نتيجهگيريِ پايانيِ بحث اشاره كردهايم تا شايد بهانه و مدخلي باشد براي ورود به مطالعات جديترِ «فراجامعهشناسي» در آينده.
چكيده لاتين :
فاقد چكيده مي باشد
عنوان نشريه :
مسائل اجتماعي ايران
عنوان نشريه :
مسائل اجتماعي ايران